طرح دفاع استراتژیک
طرح دفاع استراتژیک (Strategic Defense Initiative)
(یا: جنگ ستارگان) برنامۀ امریکا (۱۹۸۳ـ۱۹۹۳) برای بررسی امکانپذیری ایجاد و گسترش سیستم دفاعی فراگیر دربرابر موشکهای هستهای مهاجم، بهگونهای که بخشی از این سیستم دفاعی در بیرون از جوّ زمین مستقر باشد. این برنامه را رونالد ریگان[۱]، رئیسجمهور امریکا، در مارس ۱۹۸۳ آغاز کرد و «سازمان طرح دفاع استراتژیک[۲]» بر آن نظارت داشت. در مه ۱۹۹۳، این سازمان نامش را به «سازمان دفاع موشکی بالستیک[۳]» تغییر داد تا دال بر این باشد که کانون توجه آن بیشتر دفاع در برابر موشکهای کوتاهبرد است تا موشکهای دوربرد. در حال حاضر، کار طرح دفاع استراتژیک براساس برنامۀ «دفاع موشکی ملی[۴]» پیش میرود، که بلندپروازی کمتری دارد. هدف طرح دفاع استراتژیک ایجاد یک «سپر دفاعی[۵]» بود که امریکا را دربرابر حملات همهجانبۀ شوروی یا دیگر قدرتهای اتمی دشمن محافظت کند. این سپر دفاعی از طریق برقراری موازنۀ وحشت به اتکاء بر سیاست بازدارندگی پایان میدهد که وجه غالب آن حملۀ متقابل است (اضمحلال حتمی طرفین[۶]). به موشکهای دشمن در چند مرحله از مسیر حرکتشان با استفاده از فنّاوری پیشرفتۀ لیزر و پرتو ذرات بنیادی حمله میشود، بنابراین احتمال از کار انداختن آنها افزایش مییابد. این برنامه حمایت جمهوریخواهان[۷] را در پی داشت، اما با مخالفتهای شدیدی در زمینههای فنی، اقتصادی، و سیاسی مواجه شد. به اعتقاد برخی از دانشمندان، برنامۀ طرح دفاع استراتژیک غیرعملی است، زیرا امکان نابودکردن ۱۰۰ درصد موشکهای مهاجم وجود ندارد. در ۱۹۸۸، ستاد مشترک فرماندهی امریکا اعلام کرد که انتظار ندارد بیش از ۳۰ درصد موشکهای مهاجم را بتوان رهگیری کرد. در زمینۀ هزینه نیز از طرح دفاع استراتژیک انتقاد شد، زیرا هم بسیار گران تمام میشود ـ تا ۱۹۹۳، ۲۵میلیارد دلار امریکا برای پژوهشهای مربوط به طرح دفاع استراتژیک هزینه کردند ـ و هم دربرابر اقدامات پیشگیرانه و ارزانتر سازندگان موشک برای بهاشتباه انداختن رهگیری موشکها ضعیف است. از لحاظ سیاسی، روسیه و چین هر دو بهشدت مخالف طرح دفاع استراتژیکی بودند و بهکارگیری چنین سیستمی نیز نقض پیمان «موشکهای ضد بالیستیکی[۸]» ۱۹۷۲ بوده است. با وجود این، حمایتکنندگان طرح دفاع استراتژیک معتقد بودند که این برنامه عامل فشار یا برگ برندۀ ارزشمندی در مذاکرات کاهش تسلیحات با روسیه بهشمار میآید که، بهرغم تلاش برای ایجاد نوعی طرح دفاع استراتژیک ویژه، دریافته نمیتواند در این عرصۀ فناوری بسیار پیشرفته با امریکا رقابت کند. پژوهشهای مربوط به طرح دفاع استراتژیک منجر به ایجاد و گسترش فنّاوری «به هدف بزن و بکش[۹]» و کوچکسازی اجزای موشکها شده است. ژاپن، و انگلستان ازجمله کشورهایی بودهاند که در تحقیقات، و ایجاد و گسترش طرح دفاع استراتژیک به امریکا کمک کردهاند. پایان جنگ سرد[۱۰] در ۱۹۹۰، از تنشهای امریکا و روسیه کم کرد و به تصمیمگیری امریکا در ۱۹۹۱ برای کاهش سطح برنامۀ طرح دفاع استراتژیک منجر شد. با وجود این، خطر جدیدی پدید آمد که همانا دستیابی کشورهای کوچکتر، مانند کره شمالی، و عراق، به موشکهای بالستیک و سلاحهای کشتار جمعی بود. برای مقابله با این تهدید، جورج بوش[۱۱]، رئیسجمهور امریکا، رویکرد جدیدی با نام «حفاظت جهانی دربرابر حملات محدود[۱۲]» را اتخاذ کرد، که هدف آن دفاع از امریکا دربرابر حملات موشکی محدود و حفاظت از نیروهای جنگی امریکا و متحدان آن دربرابر موشکهای بالستیکی کوتاهبرد بود. این رویکرد برمبنای سه جزء است: سیستم جهانی و مستقر در فضای رهگیریهای بریلینت پبلز[۱۳]؛ «دفاع موشکی نیمه راهبردی[۱۴]» مستقر در زمین و هوا؛ و دفاع موشکی ملّی محدود مستقر در زمین.
- ↑ Ronald Reagan
- ↑ (Strategic Defense Initiative Organization (SDIO
- ↑ (Ballistic Missile Defenee Organization (BMDO
- ↑ (National Missile Defense (NMD
- ↑ defence shield
- ↑ Mutually Assured Destruction
- ↑ Republicans
- ↑ (Anti-Ballistic Missiles (ABM
- ↑ (hit-to-kill (HTK
- ↑ Cold War
- ↑ George Bush
- ↑ (Global Protection Against Limited Strikes (GPALS
- ↑ Brilliant Pebbles
- ↑ Theatre Missile Defense