عادل شاهیه
عادلشاهیّه
از سلسلههای مسلمان پادشاهی (حک: ۸۹۰ـ۱۰۹۷ق) هند، پس از تجزیۀ مملکت بهمنیه. مؤسس این سلسله یوسف عادلخان (حک: ۸۹۵ـ۹۱۶ق) ایرانیتبار بود که در دورۀ وزارت محمود گاوان به جنوب هند در بیدر وارد گردید و بهسبب استعداد و صلاحیت خود از نزدیکان محمود گاوان شد. زمانی که حکومت بهمنیان فرو پاشید، وی بهعنوان طرفدار (= استاندار) منطقۀ بیجاپور اعلام حکومت کرد. در زمان حکومت وی، پرتغالیها جزیره گووا را تصرف کردند. پس از وی فرزندش اسماعیل عادل (حک: ۹۱۶ـ۹۴۱ق) بهپادشاهی رسید. دورۀ وی بیشتر دچار دسیسههای دربار و جنگ با دیگر همسایگان بود. در دورۀ حکومت بیست سالۀ ابراهیم عادلشاه (حک: ۹۴۱ـ۹۶۵ق) و همچنین دورۀ علی عادلشاه (حک: ۹۶۵ـ۹۸۷ق) سیاستهای داخلی و خارجی بیجاپور گسترش یافت و آسایش و آرامش بهوجود آمد. دورۀ حکومت ابراهیم عادلشاه دوم (حک: ۹۸۷ـ۱۰۳۵ق) دورۀ طلایی عادلشاهیان بود. در این دوره، قلمروی حکومت او تا انتهای جنوب کشیده شد. در زمان وی هنرمندان و دانشمندانی در مرکز بیجاپور جمع شدند، و یک شهر جدید به نام نورسپور نیز ایجاد شد. در زمان عادلشاهیان، تشیع، مذهب رسمی حکومت بود و تعداد امرای آفاقی (غیرهندی) نیز روبه فزونی نهاد و به پیروان مذاهب و ادیان دیگر هم مسئولیتهای درباری داده شد. معماری بناهای این دوره، ترکیبی از معماری ایرانیـ هندی است. بعد از مرگ وی محمد عادلشاه (حک: ۱۰۳۵ـ۱۰۶۹ق) زمام حکومت را بهدست گرفت، اما عملاً امرا ادارۀ امور را در دست داشتند. سرانجام براثر اختلاف میان امرا، حکومت عادلشاهیان روبه انحطاط نهاد و عادلشاه نیز زندانی شد و در همانجا درگذشت. در زمان عادلشاهیان ملک امیر و شیواجی سردارِ مراتهه خدمات بزرگی انجام دادند. دورۀ حکومت عادلشاهیان دورۀ طلایی زبان و ادب فارسی و فرهنگ ایرانی در جنوب هند بود.