عراقی، فخرالدین (همدان ۶۱۰ ـ دمشق ۶۸۶ق)
عراقی، فخرالدّین (همدان ۶۱۰ ـ دمشق ۶۸۶ق)
عارف و شاعر ایرانی. در ده کُمجان که در اطراف همدان بوده است تولد یافت. در کودکی آوازی خوش داشت و قاری قرآن بود. در همدان به تحصیل علوم عقلی و نقلی پرداخت. گویند در هفدهسالگی به مقام استادی رسید. پس از آن به تصوف گرایید. زندگی او در هالهای از افسانه پوشیده شده است. در مدرسۀ «شهرستان» همدان تدریس میکرد، شیفتۀ جمعی از قلندران شد و همراه آنان به هندوستان رفت و به حضور بهاءالدین زکریای مولتانی رسید و ۲۵ سال در خدمت وی بود و سرانجام خرقه از او گرفت و با دخترش ازدواج کرد. ثمرۀ این ازدواج را، کبیرالدین، فرزند عارف و خلیفۀ او، دانستهاند. گروهی دیگر او را تربیتیافتۀ سهروردی و داماد وی میدانند. بهاءالدین در هند و سهروردی در بغداد خانقاه داشتهاند. عراقی را شیخالشیوخ مصر نیز دانستهاند. به هر حال، عراقی در قونیه به صحبت صدرالدین قونوی رسید و فصوص ابن عربی را در محضر او آموخت و رسالۀ لمعات را همانجا، براساس فصوص نوشت. شرح عبدالرحمان جامی بر آن، به نام اشعةاللمعات آن را مشهورتر ساخت. دیوان شعر او بارها بهچاپ رسیده است. اشعار عراقی به روانی و شور عاشقانه و عارفانه معروف است. منظومهای هم به نام عشاقنامه یا دهنامه دارد و اصطلاحات صوفیه نیز از آثار نثری اوست. او را در دامنۀ کوه قاسیون، در دمشق، نزدیک قبر ابن عربی، بهخاک سپردند. قبر فرزندش کبیرالدین را نیز، در کنار او دانستهاند.