ولتر
ولتر Voltaire | |
---|---|
زادروز |
پاریس ۲۱ نوامبر ۱۶۹۴م |
درگذشت | پاریس ۳۰ می ۱۷۷۸م |
ملیت | فرانسوی |
تحصیلات و محل تحصیل | مدرسۀ یسوعی لوئی کبیر (پاریس) |
شغل و تخصص اصلی | فیلسوف و ادیب |
آثار | مقاله دربارۀ آداب و روحیۀ ملتها (۱۷۵۶)، کاندید (۱۷۵۹) و فرهنگ فلسفی (1764) |
گروه مقاله | فلسفه |
ولتر (پاریس ۲۱ نوامبر ۱۶۹۴- همانجا ۳۰ می ۱۷۷۸م) Voltaire
(نام اولیه: فرانسوا ماری آروئه[۱]) ادیب و فیلسوف فرانسوی و بزرگترین روشنگر دینی و اجتماعی و سیاسی قرن 18م. در خانوادهای مرفه در پاریس بهدنیا آمد و در مدرسۀ یسوعی لوئی کبیر[۲] درس خواند. جوانی پر شر و شور بود و قلم هجوآمیزش او را دوبار به باستیل[۳] انداخت و موجب تبعیدش به هلند (۱۷۱۳) و انگلستان (۱۷۲۶ـ۱۷۲۹) شد. در ۱۷۲۹ به فرانسه بازگشت اما چاپ نامههای فلسفی[۴] (۱۷۳۴) و ستایش از روحیۀ آزادیخواهانۀ انگلیسی، او را دوباره از وطن فراری داد. از این پس زندگی یک مسافر را در پیش گرفت و در بلژیک، هلند و پروس[۵] اقامت گزید، اما بیشتر در لورن[۶] در کنار بانوی دانشمندی به نام مادام دو شاتله[۷] زندگی میکرد. از ۱۷۴۴ تا ۱۷۴۷ در پاریس بود و بهعنوان عضو آکادمی فرانسه[۸] و مورخ پادشاه برگزیده شد. در ۱۷۵۵ در قصری نزدیک ژنو زندگی کرد و مقاله دربارۀ آداب و روحیۀ ملتها[۹] (۱۷۵۶) و کاندید (خوشبینی)[۱۰] (۱۷۵۹) و فرهنگ فلسفی[۱۱] (۱۷۶۴) را بهچاپ رساند. از نو اقامت در فرانسه را برگزید اما تا اندک زمانی قبل از مرگش به پاریس بازنگشت.
ولتر که در عصر پیکارهای فلسفی میزیست، برترین چهرۀ فرانسوی روشنگری و شجاعترین نمایندۀ نسل خویش در مبارزه برای آزادی و رواداری برشمرده میشد. فلسفۀ ولتر نظاممند نبود. او اندیشههایش را در قالبی انتقادی و اغلب هجوآمیز بیان میکرد. شیفتۀ جامعه و رژیم سیاسی انگلستان بود و برخلاف روسو[۱۲]، نه از دموکراسی، بلکه از آزادیخواهی روشنبینانه طرفداری میکرد که بیانگر آرمانهای بورژوایی بود. اندیشههای فلسفی او تلفیقی از علم، تجربهگرایی و دین بود و در مبارزه برای شکیباییِ عقیدتی، با تکیه بر مبانی شکاکیت و نسبیگرایی، به نقد نظامهای مابعدطبیعی میپرداخت (مثلاً هجو خوشبینی لایب نیتس در کاندید). به عقیدۀ ولتر، خرد فلسفی باید همانند روش نیوتون، خود را به پیروی از تجربه برای شناخت جهان محدود کند و همچون لاک تاریخ طبیعی نَفْس را بنگارد و ضرورت خالقی الهی را برای نظم عالم تصدیق کند، نه همچون دکارت که در باب نفس قصه میپرداخت. اما در عین حال بهعنوان یک دئیست (خداباور)[۱۳] با دین سازمانیافتۀ مسیحیت بهشدت دشمنی میورزید، زیرا آثار ویرانگر و فاجعهآمیزش را در زمان خود شاهد بود و بر آن بود که کسانی که میتوانند یاوهها را به آدمی بباورانند، میتوانند او را به ارتکاب اَعمال قساوتبار نیز وادار کنند.
اگرچه شهرت ولتر بهعنوان فیلسوف با آوازهاش بهعنوان ادیب برابری نمیکند، اما نمونۀ بارز فیلسوف متعهد و انسانگرای آزادمنش شمرده میشود. او تاریخنگار هم بود و به ترقی انسان اعتقاد داشت، اما، هم با تفسیر تاریخ برپایۀ مشیت الهی به شیوه بوسوئه[۱۴] و هم با تاریخنگاریِ صرفاً سیاسی و نظامی، مخالف بود. به اعتقاد او، تاریخ تمدن را باید با استناد به گستردهترین منابع نوشت و از همینرو از پیشگامان تاریخنگاری جدید بهشمار میآید.