فیروزکوهی (گویش)
فیروزکوهی
از گویشهای مازندرانی که در فیروزکوه و آبادیهای اطراف آن، بدان سخن میگویند. اهالی، زبان خود را گیلکی مینامند. صامتهای فیروزکوهی همانند صامتهای فارسی است. مصوت /a/ در مواردی، در لهجههای محلی اطراف تبدیل به /e/ میِشود: این تغییر در صیغة اول شخص ضمایر فاعلی است، مانند: man «من» که از /men/ است نشانههای مصدری در فیروزکوهی -an امّا در جلیزجند -en است، تغییرات آوایی عموماً عبارتاند: تبدیل /a/، فارسی به /e/ در peser «پسر»، kuter «کبوتر»؛ تبدیل /o/ به /e/ در bez «بُز»، kenji «کُنجد»؛ تبدیل /b/ به /v/ در zevun «زبان»، valg «برگ»؛ تبدیل /r/ به /l/ در valg «برگ»؛ تبدیل /g/ به /v/، تبدیل/رشتة دو صامت /st/ به خوشة صامتی /ss/ به ویژه در -stan (نشانههای مصدری) مانند: darassan «محکم بستن»، حذف مصوت پایانی (به ویژه /d/ و /t/ در gesfen «گوسفند»، angus «انگشت»، zala «زهره» تبدیل /u/ به /i/ در mi «مو»، ترتیب مضاف و مضافالیه در فیروزکوهی و نیز صفت و موصوف بر خلاف فارس است و نشانة آنها /-e/ یا در صورتی که پایان موصوف یا مضافالیه مصوت باشد -ye است serxegel «گل سرخ»؛ نشانههای مصدری در فیروزکوهی -an و در اطراف -en است: bazuan/bazuen «زدن»، burdan/burden «رفتن»، برای متعدی ساختن فعلی لازم، مثلاً چرخاندن از چرخیدن، پس از ستاک امر endian/endiyen افزوده میشود. منفی در همین زمان چنین است: nambe «نمیگویم»، nawni «نمیگویی»، nawne «نمیگوید»، nambi «نمیگوییم»، nawni «نمیگویید»، ماضی نقلی در این گویش همانند ماضی ساده به کار میرود. چنانکه دیده میشود پیشوندهای مصدری عموماً b- و d- هستند.