قیمومت
قِیمومَت
سرپرستی و ادارۀ امور صغار و محجورینی که ولی و وصی ندارند و قانون برای آنها نماینده یا قیّم تعیین میکند. در قانون مدنی ایران، برای صِغاری که ولیّ خاص ندارند، مجانین و اشخاص غیررشید که رشد یا جنون آنها متصل به زمان صِغَر آنها بوده است و ولیّ خاص نداشتهاند، قیم اختیار میشود. در مورد مجانین و اشخاص غیررشید که جنون یا عدم رشد آنها متصل به زمان صغر آنها نباشد، هریک از ابوین مکلف است در مواردی که به موجب قانون باید برای اولاد آنها قیم معیّن شود، مراتب را به دادستان حوزۀ اقامت خود اعلام کند تا نسبت به تعیین قیم اقدام شود. فقط کسی را محاکم و ادارات و دفاتر اسناد رسمی به قیمومت خواهند شناخت که نصب او مطابق قانون توسط دادگاه به عمل آمده باشد. طبق مادۀ ۱۲۳۱ قانون مدنی، اشخاص ذیل نباید بهسمت قیمومت معیّن شوند: ۱. کسانی که خود تحت ولایت یا قیمومت هستند؛ ۲. کسانی که به علت ارتکاب جنایت یا سرقت، خیانت در امانت، کلاهبرداری و نظایر آن بهموجب حکم قطعی محکوم شده باشند؛ ۳. کسانی که حکم ورشکستگی آنها صادر و هنوز عمل ورشکستگی آنها تصفیه نشده است؛ ۴. کسانی که معروف به فساد اخلاقی باشند؛ ۵. کسی که خود یا اقربای طبقۀ اول او دعوایی بر محجور داشته باشد. زن نمیتواند بدون رضایت شوهر خود سمت قیمومت را قبول کند. در صورت محجور شدن زن، شوهر با داشتن صلاحیت برای قیمومت، بر دیگران مقدم است. پدر یا مادر محجور، مادام که شوهر نکرده باشد، با داشتن صلاحیت برای قیمومت، بر دیگران مقدماند.
اختیارات و وظایفت قیم. مواظبت شخص مولّیعلیه و نمایندگی قانونی او در کلیۀ امور مربوط به اموال و حقوق مالی او با قیم است. طبق مادۀ ۱۲۳۵ قانون مدنی، قیم مکلف است قبل از مداخله در امور مولیعلیه، صورت جامعی از همۀ دارایی او تهیه، و یک نسخه از آن را به امضای خود برای دادستانی ارسال کند. قیم نمیتواند به سمت قیمومت از طرف مولیعلیه با خود معامله کند، مثلاً مال مولیعلیه را به خود منتقل کند یا مال خود را به او انتقال دهد. در صورتی که پزشک، ازدواج مجنون را لازم بداند قیم با اجازۀ دادستان میتواند برای مجنون اقدام به ازدواج کند، و همین طور هرگاه طلاق زوجۀ مجنون لازم باشد به پیشنهاد دادستان و تصویب دادگاه قیم طلاق میدهد. بعد از زوال قیمومت، قیم مسئول حفظ اموال محجور است تا به شخصی که باید آن را تصرف کند، انتقال دهد.
موارد عزل قیم. طبق مادۀ ۱۲۴۸ قانون مدنی، قیم در موارد زیر از سمت خود عزل میشود ۱. اگر معلوم شود که قیم فاقد صفت امانت است؛ ۲. اگر قیم مرتکب جنایت یا یکی از اعمال مادۀ ۱۲۳۱ شود؛ ۳. اگر قیم به علتی جز اینها محکوم به حبس شود و بدین جهت نتواند امور مالی مولیعلیه را اداره کند؛ ۴. اگر قیم ورشکسته اعلان شود؛ ۵. اگر عدم لیاقت یا توانایی قیم در ادارۀ اموال مولیعلیه معلوم شود.
خروج از قیمومت. محجور میتواند در موارد رفع حجر اعلام خروج از قیمومت را از دادگاه بخواهد و دادگاه پس از رسیدگی و احراز موجب، رفع حجر و خروج محجور را از تحت قیمومت اعلام میکند. پس از زوال علتی که موجب تعیین قیم شده است، قیمومت مرتفع میشود.