مانا، فرهنگ و هنر
مانّا، فرهنگ و هنر
ماناییان از کهنترین اقوام بومی ساکن در غرب فلات ایران پیش از مهاجرت پارسیان بودند که صنعت و هنری پیشرفته داشتند. هنر مانا، همراه با هنر اورارتو و عیلام، در رشد و تکوین هنرهای ماد و پارس تأثیر بسیار داشت. کاوشهای دژ قالایچی در بوکان و زیویه یا اوزیبا نشان میدهد که ماناییان معمارانی زبردست بودند. پادشاهان آشور یکی از خراجهایی که از مانا میگرفتند معماران و حجاران بود. کاوشهای دژ قالایچی، در ۸کیلومتری شمال شرقی شهرستان بوکان و در جنوب دریاچۀ ارومیه از ۱۳۶۴ش آغاز شد. کشف کتیبۀ آرامی قالایچی نه تنها آنجا را ایزیرتو، پایتخت مانا، معرفی کرد بلکه نشان داد ماناییان از خط آرامی بهره میبردند؛ با این حال، زبان مانایی را التصاقی یا آگلوتیناتیو میدانند. از کاوشهای قالایچی، فرسکهایی (نقاشی روی دیوار گچاندود) کشف شده است که از شاهکارهای هنر نقاشی ایران است. همچنین سفالگران مانایی در ساخت سفالینههای لعابدار منقوش و ریتونهایی به شکل قوچ مهارت داشتند. نقاشی بر روی سفال که نقشمایۀ رایج آن بزکوهی و خورشید بود از هنرهای مانایی است. همچنین نقش لاماسو یا اِسفِنکس در فرسکهای مانایی بسیار مورد توجه بود. نقاشان مانایی میکوشیدند تا حد امکان به واقعگرايي نزدیک شوند. نقوش برجستۀ دور شاروکین، در آشور، نه تنها ما را با معماری قلاع مانایی آشنا میکند، بلکه نشان میدهد لباس رایج مردان مانایی ردایی بلند با پوستینی بر دوش بود و بیشتر مردان صندل به پا میکردند. ماناییان در تربیت و پرورش اسب مهارت داشتند و شاهان آشور بیشتر اسبان سپاه خود را از مانا میستاندند. هنرمندان مانایی در کندهکاری بر روی عاج چیرهدست بودند. شاهکارهایی مانایی با گنجینۀ زیویه شناخته میشود که معرف مکتب هنری زاگرس است. ماناییان زرگرانی بسیار ماهر بودند. جام طلای حسنلو که از کاوشهای هیئت باستانشناسی دانشگاه پنسیلوانیا در ۱۹۵۸ بهدست آمد و به موزۀ ایران باستان راه یافت و جواهرات زرین گنجینه زیویه که در سال ۱۹۴۷ پیدا شد شاهکارهای هنر زرگران مانایی است.