مسمط

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

مُسَمّط

مسمّط در لغت به‌معنی رشته کشیده شده است و در اصطلاح ادبی به دو معنا به‌کار رفته است. نخست آن‌که به شعری گفته می‌شود که در آن هر بیت به چهار قسمت هم‌وزن تقسیم شود و در پایان هریک از سه بخش نخست بیت، سجع رعایت شود. برخی این‌گونه سجع را قافیۀ میانی نامیده‌اند. نمونه‌ای از مسمّط در مفهوم این بیت سعدی است: «در رفتن جان از بدن، گویند هر نوعی سخن/من خود به چشم خویشتن، دیدم که جانم می‌رود». معنای اصطلاحی دیگر مسمّط: نام یکی از قالب‌های شعری است که مرکّب از چند بخش است. شمار مصراع‌های هر بخش با دیگر بخش‌ها یکسان است. به هر بخش یک رشته گفته می‌شود. مصراع‌های هر رشته هم‌قافیه‌اند اما مصراع پایانی هر رشته قافیۀ جداگانه دارد. به مصراع پایانی هر رشته، بند می‌گویند. بندهای همۀ رشته‌ها با یکدیگر هم‌قافیه هستند و حلقۀ ارتباط تمام رشته‌های یک مسمّط است. قافیۀ بندها ممکن است با قافیۀ رشتۀ اول هماهنگ باشد و ممکن است قافیۀ مستقل داشته باشد. اگر هر رشته، سه مصراع داشته باشد، مسمّط مثلث اگر چهار مصراع باشد، مسمّط مربع، اگر پنج مصراع باشد مسمّط مخمّس و اگر شش مصراع باشد مسمّط مسدّس خوانده می‌شود. بنیانگذار مسمّط در شعر فارسی منوچهری دامغانی است و مسمّط معروف وی با مطلع «خیزید و خز آرید که هنگام خزان است/باد خنک از جانب خوارزم وزان است...» از مشهورترین مسمط‌های شعر فارسی است. مسمّط تضمینی نیز نوعی از مسمّط است و آن هنگامی است که شاعری غزلی از شاعر دیگر را تضمین کند به‌گونه‌ای که قبل از هر بیت چند مصراع هم‌قافیه با مصراع اول هر بیت بیاورد به‌گونه‌ای که دو مصراع پایانی در هر رشته بیت غزلی باشد که تضمین شده است. در این گونه مسمّط‌ها تعداد رشته‌‌ها تابع تعداد بیت‌های غزل است و ترتیب قرارگرفتن رشته‌ها نیز براساس ترتیب ابیات غزل است. شیخ بهایی غزلی از خیالی بخارایی را تضمین کرده که از زیباترین مسمط‌های تضمینی شعر فارسی است که بند نخستین آن چنین است: تا کی به تمنای وصال تو یگانه/اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه/خواهد به سرآید شب هجران تو یا نه/ای تیر غمت را دل عشاق نشانه/جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه».