نظریه مرتون
نظریۀ مِرتون (Merton thesis)
نظریهای برپایۀ این عقیده که توسعۀ علوم، تحت تأثیر شدید نیروهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بوده است؛ گسترش عقیدۀ ماکس وبر[۱] در مورد وجود ارتباطی قوی بین مذهب پروتستان[۲] و ظهور سرمایهداری. این نظریه را رابرت مرتون[۳]، جامعهشناس امریکایی، مطرح کرده بود. مرتون، در کتاب علم، فنّاوری و جامعه در انگلستان قرن هفدهم[۴] (۱۹۳۸)، ادعا میکرد که در عصری که پژوهش علمی هدفی مستقل تلقی نمیشود، نیازهای خاص در رشتههای استخراج معدن، کشتیرانی، و امور نظامی در اولویت قرار میگیرند و قدرت دستآوردهای آنها در سطحی بسیار والا شناخته میشود. چنین تلاشهایی را میتوان برحسب ارزشهای پیوریتنها (پاکدینان)[۵] توجیه کرد: کار است که هم در رفاه دیگران و هم در آشکارساختن توانایی خدا در کارهای طبیعت، نقشی بسزا دارد. بهنظر میرسد که پژوهش مرتون، که شامل تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوط به زندگینامهها بود، زمینۀ شروع جامعهشناسی علم را فراهم آورده است.