گوتیک، هنر
گوتیک، هنر (Gothic art)
سبکی هنری که جانشین سبک رومانسک (رومیوار)[۱]، رایجترین سبک هنر اروپایی، شد، و از اواخر قرن ۱۲م تا شروع قرن ۱۶م در بیشتر کشورهای اروپایی، بهویژه شمال اروپا، مسلّط بود، تا آنکه جای خود را به هنر رنسانس[۲] داد. اصطلاح «گُوتیک» برای توصیف سبک معماری ساخته شد، و فقط در معماری معنای روشنی دارد، و قوسهای نوکتیز، مشخصۀ بارز آن است. این اصطلاح را در توصیف دیگر هنرهای تجسّمیِ این دوره نیز بهکار بردهاند، اما مفهوم آن در این زمینه چندان دقیق نیست. گونههایی از مجسمه را شاخص دورۀ گوتیک دانستهاند که برجستهترینِ آنها، گروهْپیکرههای نظرگیرِ پیرامون ورودیهای کلیساهای جامع عظیم، بهویژه در فرانسه، است؛ این کشور خاستگاه سبک گوتیک بهشمار میرود. این پیکرهها معمولاً فرمهای کشیده و خوشترکیب معماری گوتیک را بازتاب میدهند. این دوره همچنین با مجموعههای پرنقشونگار نیمکتهای جایگاه همسرایان[۳]، عصر درخشان منبتکاری[۴] روی چوب شمرده میشود؛ شکلهای مشبّک نوکتیز، یادآور نقوش توربافت[۵] و سرمنارههای تزیینی معماری گوتیکاند. پرکارترین مجموعه از نیمکتهای جایگاههای همسرایان، در انگلستان و اسپانیا یافت میشوند. در مجسمههای کوچک، ویژگی دورۀ گوتیک در تندیسک[۶]های مریم باکره و مسیح کودک[۷] مشهود است، که اغلب از عاج[۸] تراشیده شدهاند و معمولاً از زیباییِ باوقار و مسحورکنندهای، همچون شکل طبیعی عاج، برخوردارند. این زیبایی سنگین و مسحورکننده، ویژگی هنر گوتیک برشمرده میشود که در تذهیبکاریهای نسخههای خطی آن روزگار نیز تجلّی یافته است. تذهیب و شیشۀ منقوش[۹] دو قالب اصلیِ نقاشیِ دورۀ گوتیک بودند؛ نقاشی فردی بر روی بوم، هنوز آفرینشی نادر بود. نقاشیِ روی بوم نخست در ایتالیا رواج یافت، که نسبت به بخشهای دیگر اروپا، کمتر زیر سیطرۀ سبک گوتیک قرار داشت. ایتالیا بهسبب میراث رومیاش، در قیاس با دیگر بخشهای اروپا، از هنر کلاسیک[۱۰] بیشتر تأثیر پذیرفت، و در استفاده از شکلهای پویاترِ هنر گوتیک امساک ورزید. شرایط آبوهوایی نیز در این مورد تأثیر داشت؛ ایتالیا کشوری آفتابی است و پنجرههای کلیساهای قرون وسطا[۱۱] در ایتالیا کوچکتر از کشورهای اروپای شمالی بودند. پنجرههای کوچک، نقاشی بر روی پهنههای وسیع و تخت دیوارها را، بهجای بهرهگیری از پنجرههای منقوشِ گوتیک، میسّر میساخت.