وسوسه سنت آنتوان
وَسوسۀ سنت آنتوان (La Tentation de Saint Antoine)
اثری از گوستاو فلوبر، منتشر شده به فرانسوی در ۱۸۷۴. فلوبر این اثر را که از تابلویی از بروگل با همین نام مایه گرفته است، سهبار در طی ۱۸۴۹، ۱۸۵۶ و ۱۸۷۰ تحریر کرده است. این اثر که چیزی جز گفتوگوی پیوستۀ قدیس آنتوان با اشباح و ارواح شیطانی نیست، هم به مکالمهای فلسفی میماند، هم به رمانی با صحنههای تاریخی، و هم به درامی اجرا نشدنی. آنتوان تنها در خلوت خویش گذشتۀ پُر از تضادش را در نظر مجسم میکند؛ وسوسههایی که زندگی گذشتهاش بر او عرضه میکند، و او خجل از سپردن خویش بهدست این وسوسهها، به متون مقدس پناه میبرد، اما بانگهایی شیطانی تلاوت او را آشفته میکند. قدیس آنتوان خود را از بند وسوسهها میرهاند؛ در خیال به اسکندریه میرود، سپس بختنصر میشود و احساس میکند غرقِ کشت و کشتار شده است، و سرانجام خود را در کلبهای بازمییابد و خویش را به گناه خواب و خیالش کیفر میدهد. آنگاه ملکۀ سبا در میرسد و همۀ لذات و شهوات لطیف را به او عرضه میکند. آنتوان کم مانده وسوسه شود، اما بار دیگر خود را از شر آن میرهاند. اگرچه آنتوان مسحور وسوسههای دیگری چون شگرد فریبکارانۀ هیلاریونِ دروغین، و موجودات افسانهای چون ابوالهول و خیمایرا میشود، عاقبت از همۀ آنها خلاصی مییابد و بردمیدن روز و نورافشانی رخسارِ عیسی مسیح در قرص خورشید به نشانۀ تأییدی آسمانی است. وسوسۀ سنت آنتوان که دستاورد روزگار جوانی فلوبر و محصول دورۀ پایانی نویسندگی اوست، دربردارندۀ قطعاتی شاعرانه، هرچند صوری و ساختی، و ستایش برانگیز است. هرچند بیشتر منتقدان و وقایعنگاران این اثر را چیزی جز دفاعیۀ ملالآور فلوبر از افکار خود ندانسته، کسانی چون رنان نیز آن را ستودهاند.