پازند

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

پازَنْد

در اصطلاح، آوانویسی متن‌های فارسی میانه به خط اوستایی. خواندنِ متن‌های فارسی میانه به‌سبب فراموش‌شدنِ زبانِ آن، پس از قرن ۴ ق، رفته‌رفته مشکل و ناممکن شد. از این‌رو، روحانیان مهاجر زردشتی در هندوستان دعاها و برخی متن‌های پهلوی را به خط اوستایی آوانویسی کردند. به‌هنگام قرائت و ضبط این واژه‌ها املای واژۀ پهلوی، گویش پازندنویسان، و صورت اوستایی یا وجه اشتقاقی پنداشته برای واژه‌ها مؤثر بوده است و مجموعۀ این اصول نظامی را برای پازندنویسی پدید آورده است. در پازند، هزوارش به‌کار نمی‌رود. نریوسنگ، دانشمند پارسی (قرون ۱۱ یا ۱۲م/۵ یا ۶ق)، از پازندنویسان بنام است. مهم‌ترین آثار پازند عبارت‌اند از شکند گمانیک وِزار که اصل پهلوی آن از‌میان ‌رفته است؛ بندهش؛ مینوی خرد؛ زند وهمن‌یسن؛ اوگمدیچا؛ ارداویراف‌نامه؛ یادگار جاماسپی؛ پُس دانش کامگ؛ خویشکاری ریدگان؛ آخرین‌ها و دعاها؛ توبه‌ها و نیرنگ‌ها.