پلوتارک (ح ۴۶ـ ح۱۲۰م)
پلوتارْک (ح ۴۶ـ ح۱۲۰م)(Plutarch)
پلوتارک Plutarch | |
---|---|
زادروز |
ح ۴۶م |
درگذشت | ح۱۲۰م |
ملیت | یونانی |
شغل و تخصص اصلی | زندگی نامه نویس |
شغل و تخصص های دیگر | رساله نویس |
آثار | حیات مردان نامی؛ اخلاقیات |
گروه مقاله | تاریخ جهان |
(به یونانی: پلوتارخُس) زندگینامهنویس[۱] و رسالهنویس یونانی. اثر ماندگار او، حیات مردان نامی[۲]، مجموعهای از زندگینامههای کوتاه شخصیتهای معروف تاریخ یونان و روم است که دوبهدو با یکدیگر مقایسه شدهاند. (مثلاً اسکندر مقدونی و یولیوس سزار[۳] در کنار هم آمدهاند). همچنین کتاب اخلاقیات[۴] را نوشت، که مجموعۀ رسالههایی با مضامین اخلاقی و اجتماعی است. در اندیشه و ادبیات دوران رنسانس[۵] تأثیری عمیق گذاشت. این مطلب بهویژه در دو حوزه از ادبیات درخور توجه است: زندگینامهنویسی و مقالهنویسی، که به ترتیب از دو کتاب حیات مردان نامی و اخلاقیات تأثیر پذیرفتند. حیات مردان نامی تشکیل شده است از ۵۰ زندگینامۀ کوتاه، ۲۳ جفت زندگینامه و چهار زندگینامۀ منفرد. اخلاقیات (شامل ۶۰ اثر کوتاه و دربرگیرندۀ موضوعات مختلف است) به اهمیت اخلاقیات میپردازد. جذابیت این مجموعه به این دلیل است که با جنبههای حقیقی زندگی روزمره سروکار دارد، نه اصول فلسفی انتزاعی؛ مثلاً اینکه چگونه میتوان دوست واقعی را از دوست دروغین تشخیص داد. کتاب حیات مردان نامی را ژاک آمیو[۶] به فرانسه (ترجمه فارسی رضا مشایخی هم از روی همین ترجمه انجام گرفته) و تامس نورت[۷] به انگلیسی ترجمه کردند که در کشورهایشان بسیار تأثیرگذار بود. مونتنی[۸] و فرانسیس بیکن[۹] پیشرفتشان را در مقالهنویسی عمیقاً مدیوناخلاقیات بودند. پلوتارک در خایرونیا[۱۰] واقع در بوئتیا[۱۱]، در بخش مرکزی یونان، بهدنیا آمد و در آتن تحصیل کرد. در دوران حکومت امپراتور دومیتیان[۱۲] (۸۱ـ۹۶م) در رم[۱۳] فلسفه تدریس میکرد، با بسیاری از سرشناسان رومی طرح دوستی ریخت و در دوران حکومت تراژان[۱۴] و هادریانوس[۱۵] مناصب مهمی داشت. پس از بازگشت به خایرونیا در مقام قاضی و کاهن خدمت کرد. آثار او را، که در قرون وسطا مفقود شده بود، برونی[۱۶]، گوارینو دا ورونا[۱۷]، اومانیستهای ایتالیایی، و دیگران نخست بهشکل خلاصه و سپس بهطور کامل به لاتین ترجمه کردند. این متون با دقت متفاوت، مبنای روایتهای بعدی به زبانهای غیررسمی شدند. نخستین متون یونانی[۱۸] را انتشارات آلدین[۱۹]، بهچاپ رسانید، اخلاقیات در ۱۵۰۹، و حیات مردان نامی در ۱۵۱۹ منتشر شدند.