ژرفانمایی
ژَرفانمایی (perspective)
(یا: پرسپکتیو) بازنمایی واقعگرایانۀ[۱] شیء سهبعدی در سطح دوبعدی. ژرفانمایی خطی تکنقطهای[۲]، روشی که بهکمک آن تصویر عمق مییابد و فاصله و فضا احساس میشود، سه اصل اساسی دارد: خط افق همیشه همتراز چشم ناظر است؛ همۀ خطهای موازیِ راستای دید ناظر، بهسمت نقطۀ گریز[۳] میروند؛ و این خطهای همگرا[۴] در نقطۀ گریز به یکدیگر میرسند. تمامی خطهای افقی و عمودی با یکدیگر موازی میمانند تا مانع کژنماییِ شیء شوند. هر آنچه در بالای خط افق باشد از زیر، و آنچه در زیر خط افق قرار بگیرد از بالا دیده میشود. اگر شیئی درست در مقابل نقطۀ گریز واقع شود فقط جلوی آن دیده میشود، و ناظر جوانب، زیر، و روی آن را نمیبیند. اگرچه یونانیان و رومیها برخی اصول ژرفانمایی را میدانستند، بر قوانین ریاضی آن اشراف نداشتند. فیلیپو برونلسکی[۵] معمار، در آغاز رنسانس[۶] در ایتالیا در اوایل قرن ۱۵، قوانین ریاضی و اصول بنیادین را کشف کرد و به نقاشان تعلیم داد. قواعد ژرفانمایی را نخستینبار مازاتچو[۷]، نقاش ایتالیایی، در قرن ۱۵م در نقاشی بهکار بُرد؛ بعدها نیز در آثار آلفرد سیسلی[۸]، نقاش امپرسیونیستِ[۹] قرن ۱۹، بهویژه در نقاشیهایش با نام خط آهن لووسیان[۱۰] و برف در لووسیان[۱۱]، نمود یافت.