کامویش، لوییش واز د (۱۵۲۴ـ۱۵۸۰)
کاموئش، لوئیش واز د (۱۵۲۴ـ۱۵۸۰)(Camoëns, Luis Vaz de)
شاعر و نظامی پرتغالی. به مأموریتهای نظامی گوناگونی رفت و در ۱۵۵۸ کشتیاش غرق شد. در منظومۀ لوسیادها[۱] (۱۵۷۲) بسیاری از حوادث تاریخ پرتغال را از رهگذر داستان واسکو دو گاما[۲]ی کاشف بازگو میکند. این اثر به محض انتشار اقبال عام یافت و به حماسۀ ملی پرتغال تبدیل شد. اشعار غنایی وی نیز، که پس از مرگش منتشر شدند، اکنون اهمیت بسیاری دارند. ماجراهای عاشقانهاش در دربار پرتغال سریعاً به شایعاتی دامن زد و کاموئش ناگزیر جلای وطن کرد. در غربت مرثیۀ تبعید[۳] و همچنین تعدادی غزل نغز را سرود. در ۱۵۴۷ در شمال افریقا با مغربیها جنگید و در جریان حمله به سئوتا[۴] چشم راست خود را از دست داد. پس از آن دو سال دیگر نیز در این منطقه باقیماند و اشعاری سرود که بعضی از آنها سرشار از غم و نومیدی و برخی فلسفی بودند. در ۱۵۴۹ در تدارک سفر به هند بود، اما تصمیم گرفت به لیسبون بازگردد. در ۱۵۵۲ به جرم مجروحساختن افسر محافظ شاه به زندان افتاد؛ آزادی او مشروط به مسافرت به هند از راه دریا شد (۱۵۵۳). در شرق درماندگی در هند[۵]، فیلودمو[۶]، و هجو مسابقات پهلوانی[۷] را سرود. کاموئش درپی ماجراهایی مثل غرقشدن کشتی، زندانیشدن در گوا[۸]، موزامبیک، و کامبوج، که در آنجا از راه دریای بابل[۹] را نوشت، به پرتغال بازگشت (۱۵۶۹). در ۱۵۷۸ نبرد آلکاسار (القصر)[۱۰] پیش آمد که کاموئش اندوه خویش را در ازدستدادن حامیاش سباستین[۱۱] (۱۵۵۴ـ۱۵۷۸)، فرمانروای پرتغال، در غزلی بیان کرد. سرانجام در تهیدستی و براثر بیماری طاعون درگذشت.