کبوتربازی
کبوتربازی
(در تداول: کَفتَربازی) عملِ پرورش و نگهداری و پراندن کبوتران، برای سرگرمی و تفریح. از فرمان رسمی «ممنوعیت کبوتربازی» صادره در دورۀ شاهعباس صفوی اول پیداست که این رسم در آن دوره به شکلی همهگیر رواج داشته است، اما گسترش بیسابقۀ آن، در میان اشرافزادگان و طبقات متوسط، به دورۀ فرمانروایی ناصرالدینشاه قاجار بازمیگردد. در منابع، از کسی با نام حاجی سرایدار یاد رفته است که شغل رسمیِ او پرورش و نگهداری هزاران کبوتر ناصرالدینشاه بوده است. به تبعیت از شاه، بسیاری از مشاهیر دورۀ ناصری به کبوتربازی روی آوردند. با گسترش کبوتربازی در میان طبقات متوسط و زیرینِ اجتماعی، رفتهرفته مفردات لغو، تعبیرهای مصدری و تکیهکلامهای خاص کبوتربازی شکل گرفت. کبوتران، بنابه رنگ بالوپر و دیگر ویژگیهای اندامی نامگذاری شدند، شغل کبوترفروشی (← صعله) پدید آمد و از قِبَل آن کارگاههای تولید قفس و زمینهای کشتِ ارزن، غذای اصلی کبوتران، رونق گرفتند. قراردادهایی مکتوب در دست است که نشان میدهد مسابقات کبوتربازی بسیار جدی برگزار میشده است. رفتهرفته مشغلۀ کبوتربازی از حدود تفریحی آن درگذشت و به نوعی کشف و شهود بیمارگون بدل شد؛ این معنی از عنوان «عشقباز»، که به کبوتربازان پرحرارت گفته میشد، پیداست. مشهورترین و کمیابترین نوع کبوتر، در اصطلاح کبوتربازان، طوقی، با حلقهای خاکستری، سیاه یا قهوهای بر گرد گردنش، که در باورهای توده از نشانههای نحسی و بدشگونی است.