کین خواریه
کینخواریِه
(یا: کینخوازیه) سومین شاخه از پادشاهی دودمان باوندی طبرستان که از ۶۳۵ تا ۷۵۰ق بر بخشهایی از طبرستان فرمانروایی کردند. پایهگذار این دودمان حسامالدوله اردشیر پسر شهریار کینخوار و خواهرزادۀ شمسالملوک و آخرین امیر شاخۀ دوم دودمان باوندی (حک: ۶۰۲ـ۶۰۶ق) است که ۲۹ سال پس از مرگ شمسالملوک با یاریگرفتن از مردم بار دیگر دولت کوچک باوندیان را در طبرستان بهقدرت رساند. وی در حکومت دوازدهسالۀ خود (حک: ۶۳۵ـ۶۴۷ق)، در اطاعت مغولان بود. حسامالدوله مرکز دولت باوندی را از ساری که در معرض تاخت و تاز مغولان بود به آمل برد و بسیاری از جاهایی که مهاجمان مغول ویران کرده بودند دوباره آباد کرد. هولاکوخان را در گرفتن دژ گرد کوه، نزدیک دامغان که از دژهای استوار اسماعیلیان نزاری در ایران بود، یاری دادند. در ۶۶۳ق شمسالملوک به دربار اباقاخان رفت، اما بیاعتنایی او به بزرگان دربار خان مغول و بدگویی آنها از او سبب شد که اباقا دو سال وی را در اردویش نگه دارد و سرانجام به قتلش فرمان دهد. دربارۀ مدت فرمانروایی علاءالدوله علی که پس از کشتهشدن شمسالملوک برجای او نشست بسیار اختلاف است، چنانکه پارهای منابع زمان حکومت او را تنها چهار ماه و پارهای دیگر تا ده سال یاد کردهاند. اما برادرزادهاش تاجالدوله یزدگرد پسر شهریار حکومتی دیرپا داشت و تا ۶۹۸ق که درگذشت، سراسر مازندران تا تمیشه را زیر فرمان خود داشت. در ایام دولت او آمل به شهری آباد بدل گردید. او حدود ۷۰ مدرسه در آن شهر برآورد و سادات و ائمه از او مستمری میگرفتند. اما پسرش نصرالدوله (یا: نصیرالدوله) شهریار، اقتدار و اعتبار پدر را نداشت و تا ۷۱۴ق که درگذشت فرمانگزار مطیع ایلخانان ایران بود. حکومت چهاردهسالۀ برادر و جانشین او رکنالدوله شاه کیخسرو (۷۱۴ـ۷۲۸ق) در کشاکش با مغولان گذشت. حکومت ششسالۀ شرفالملوک پسر کیخسرو در آرامش بود و گویا دورۀ دولت او در کدخدایی پیمت، از روستاهای رستمدار سپری شد. حکومت شانزدهسالۀ فخرالدوله حسن پسر کیخسرو، دوره مبارزۀ قدرت میان باوندیان، کیایان جلال، میرقوامالدین مرعشی و افراسیاب چلاوی بود و در ۲۷ محرم ۷۵۰ق که فخرالدوله به زخم خنجر محمدکیا، پسر افراسیاب چلاوی، از پای درآمد، دولت دودمان باوندی برای همیشه برافتاد.