آقای رئیس جمهور: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammadi3 (بحث | مشارکتها) جز (Mohammadi3 صفحهٔ آقای رییس جمهور را به آقای رئیس جمهور منتقل کرد) |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
آقای رئیسجمهور ( | آقای رئیسجمهور (Mister President) | ||
رمانی از میگل آنخل | (به اسپانیایی: El señor Presidente) رمانی از [[آستوریاس، میگل آنخل (۱۸۹۹ـ ۱۹۷۴)|میگل آنخل آستوریاس]]<ref>Miguel Angel Asturias</ref>، به زبان [[اسپانیایی، زبان|اسپانیولی]]، منتشرشده در ۱۹۴۶م. درپی بهقتلرسیدن یکی از امرای مهم لشکری بهدست مردی فقیر و از همهجا بیخبر، حدود صد شاهدِ اجیرشده شهادت میدهند که مقتول بهدست ژنرال کانالس و آبل کارباخال، دشمنان قسمخوردۀ رئیسجمهور، کشته شده است. رئیسجمهور، خود شرایط فرار کانالس را فراهم میکند. زنِ جوانی که درصدد برآمده کانالس را از دستگیریاش باخبر کند، دستگیر میشود و تحتِ آزارهای جسمی وحشتناک، ضمن ازدستدادن کودک شیرخوارهاش، تعادل روانی خود را از نیز دست میدهد و به روسپیخانهای فروخته میشود. معاون رئیسجمهور، عاشق زن میشود و میکوشد زن را از این وضعیت اسفبار برهاند. معاون دستگیر میشود. به او بهدروغ خبر میدهند که زنِ محبوبش دل به عشق رئیسجمهور داده است. رمان، این عاشق و معشوقِ بیعافیت را در همین وضع به حال خود رها میکند و به پایان میرسد. | ||
<br/> | <br/> | ||
---- | |||
[[Category:ادبیات سایر کشورها]] [[Category:آمریکای لاتین]] | [[Category:ادبیات سایر کشورها]] [[Category:آمریکای لاتین]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۵:۲۸
آقای رئیسجمهور (Mister President)
(به اسپانیایی: El señor Presidente) رمانی از میگل آنخل آستوریاس[۱]، به زبان اسپانیولی، منتشرشده در ۱۹۴۶م. درپی بهقتلرسیدن یکی از امرای مهم لشکری بهدست مردی فقیر و از همهجا بیخبر، حدود صد شاهدِ اجیرشده شهادت میدهند که مقتول بهدست ژنرال کانالس و آبل کارباخال، دشمنان قسمخوردۀ رئیسجمهور، کشته شده است. رئیسجمهور، خود شرایط فرار کانالس را فراهم میکند. زنِ جوانی که درصدد برآمده کانالس را از دستگیریاش باخبر کند، دستگیر میشود و تحتِ آزارهای جسمی وحشتناک، ضمن ازدستدادن کودک شیرخوارهاش، تعادل روانی خود را از نیز دست میدهد و به روسپیخانهای فروخته میشود. معاون رئیسجمهور، عاشق زن میشود و میکوشد زن را از این وضعیت اسفبار برهاند. معاون دستگیر میشود. به او بهدروغ خبر میدهند که زنِ محبوبش دل به عشق رئیسجمهور داده است. رمان، این عاشق و معشوقِ بیعافیت را در همین وضع به حال خود رها میکند و به پایان میرسد.
- ↑ Miguel Angel Asturias