بناسراف، باروخ: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammadi3 (بحث | مشارکتها) جز (Mohammadi3 صفحهٔ بناسراف، باروخ (۱۹۲۰) را به بناسراف، باروخ منتقل کرد) |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۷: | خط ۷: | ||
|نام مستعار= | |نام مستعار= | ||
|لقب= | |لقب= | ||
|زادروز= | |زادروز=ونزوئلا ۱۹۲۰م | ||
|تاریخ مرگ= | |تاریخ مرگ= | ||
|دوره زندگی= | |دوره زندگی= | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
|سبک = | |سبک = | ||
|مکتب = | |مکتب = | ||
|سمت =صاحب کرسی آسیب شناسی دانشکده پزشکی هاروارد، در بوستون، ماساچوست در | |سمت =صاحب کرسی آسیب شناسی دانشکده پزشکی هاروارد، در بوستون، ماساچوست در ۱۹۷۰م | ||
|جوایز و افتخارات =جایزه نوبل فیزیولوژی و پزشکی | |جوایز و افتخارات =جایزه نوبل فیزیولوژی و پزشکی | ||
|آثار = | |آثار = | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
|پست تخصصی = | |پست تخصصی = | ||
|باشگاه = | |باشگاه = | ||
}}بِناسِراف، باروخ (۱۹۲۰)(Benacerraf, Baruj)<br/> [[File:12326600.jpg|thumb|بِناسِراف، باروخ]] ایمنیشناس امریکایی، زادۀ ونزوئلا. در | }}بِناسِراف، باروخ (۱۹۲۰-۲۰۱۱م)(Benacerraf, Baruj)<br/> [[File:12326600.jpg|thumb|بِناسِراف، باروخ]] ایمنیشناس امریکایی، زادۀ ونزوئلا. در ۱۹۸۰م، با ژان دوسه و جورج دی اسنل، بهسبب کشف ژنهای پاسخ ایمنی و مجموعۀ اصلی سازگاری نسجی، مجموعۀ ژنی دخیل در پاسخ ایمنی، جایزۀ نوبل فیزیولوژی و پزشکی را دریافت کرد. آنان ناحیۀ ژنی یک کروموزوم را بررسی کردند. این ناحیه از راههای گوناگون دستگاه ایمنی را تحت تأثیر قرار میدهد. مجموعۀ اصلی سازگاری نسجی در پسزدن پیوند بین افراد نامتجانس نقش مهمی دارد و بههمین سبب، در طب و زیستشناسی از اهمیت خاصی برخوردار است. | ||
'''پاسخ ایمنی'''. شناسایی مولکولهای بیگانۀ غیرعادی (پادگنها) در سطح یاختههای مهاجم، مثل باکتریها، اساس عملکرد یاختههای ایمنی برای دفاع از بدن دربرابر مواد بالقوه مضر است. نوعی از گویچههای سفیدخون، با نام درشتخوارها، پادگنها را میبلعند و قطعات کوچک آنها را با نوعی پروتئین به سطح خود میآورند. دستور ساخت این پروتئینها در مجموعۀ اصلی سازگاری نسجی وجود دارد. این روند عرضۀ پادگن نامیده میشود و بهمنظور فعالشدن لنفوسیتها و تولید پادتن برضد پادگنها اهمیت فراوانی دارد. در موارد نادر، پروتئین خارجی فاقد زنجیرههای پپتیدی با ساختار مناسب است که برای اتصال به یکی از مولکولهای تولیدی مجموعۀ اصلی سازگاری نسجی لازم است.'''زندگی'''. بناسراف در کاراکاس زاده شد، اما خانوادهاش در ۱۹۴۰ به نیویورک نقل مکان کردند. در دانشگاه کلمبیا، واقع در نیویورک، و دانشکده پزشکی ویرجینیا، واقع در ریچموند، درس خواند. در ۱۹۴۳، به تابعیت امریکا درآمد و در جنگ جهانی دوم، در نیروهای پزشکی ارتش امریکا۱۳ در اروپا خدمت کرد. در ۱۹۴۸، تحقیق در زمینۀ ایمنیشناسی را در مؤسسۀ عصبشناسی دانشگاه کلمبیا شروع کرد. در ۱۹۴۹، به بیمارستان بروسه، واقع در پاریس، فرانسه، رفت. در ۱۹۵۶، در مقام استادیار آسیبشناسی دانشکدۀ پزشکی دانشگاه نیویورک به امریکا بازگشت. در ۱۹۶۸، به سمت مدیریت آزمایشگاه ایذمنیشناسی انستیتو ملی حساسیت و بیماریهای عفونی، در بتسدای مریلند، منصوب شد. در ۱۹۷۰، کرسی آسیبشناسی دانشکدۀ پزشکی هاروارد، در بوستون، ماساچوست، را بهدست آورد.<br/> <!--12326600--> | '''پاسخ ایمنی'''. شناسایی مولکولهای بیگانۀ غیرعادی (پادگنها) در سطح یاختههای مهاجم، مثل باکتریها، اساس عملکرد یاختههای ایمنی برای دفاع از بدن دربرابر مواد بالقوه مضر است. نوعی از گویچههای سفیدخون، با نام درشتخوارها، پادگنها را میبلعند و قطعات کوچک آنها را با نوعی پروتئین به سطح خود میآورند. دستور ساخت این پروتئینها در مجموعۀ اصلی سازگاری نسجی وجود دارد. این روند عرضۀ پادگن نامیده میشود و بهمنظور فعالشدن لنفوسیتها و تولید پادتن برضد پادگنها اهمیت فراوانی دارد. در موارد نادر، پروتئین خارجی فاقد زنجیرههای پپتیدی با ساختار مناسب است که برای اتصال به یکی از مولکولهای تولیدی مجموعۀ اصلی سازگاری نسجی لازم است. | ||
'''زندگی'''. بناسراف در کاراکاس زاده شد، اما خانوادهاش در ۱۹۴۰ به نیویورک نقل مکان کردند. در دانشگاه کلمبیا، واقع در نیویورک، و دانشکده پزشکی ویرجینیا، واقع در ریچموند، درس خواند. در ۱۹۴۳، به تابعیت امریکا درآمد و در جنگ جهانی دوم، در نیروهای پزشکی ارتش امریکا۱۳ در اروپا خدمت کرد. در ۱۹۴۸، تحقیق در زمینۀ ایمنیشناسی را در مؤسسۀ عصبشناسی دانشگاه کلمبیا شروع کرد. در ۱۹۴۹، به بیمارستان بروسه، واقع در پاریس، فرانسه، رفت. در ۱۹۵۶، در مقام استادیار آسیبشناسی دانشکدۀ پزشکی دانشگاه نیویورک به امریکا بازگشت. در ۱۹۶۸، به سمت مدیریت آزمایشگاه ایذمنیشناسی انستیتو ملی حساسیت و بیماریهای عفونی، در بتسدای مریلند، منصوب شد. در ۱۹۷۰، کرسی آسیبشناسی دانشکدۀ پزشکی هاروارد، در بوستون، ماساچوست، را بهدست آورد.<br /> <!--12326600--> | |||
[[Category:پزشکی]] [[Category:کالبدشناسی و فیزیولوژی]] | [[Category:پزشکی]] [[Category:کالبدشناسی و فیزیولوژی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۸ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۵۸
باروخ بناسراف Baruj Benacerraf | |
---|---|
زادروز |
ونزوئلا ۱۹۲۰م |
ملیت | آمریکایی |
تحصیلات و محل تحصیل | تحصیل در دانشگاه کلمبیا نیویورک، و دانشکده پزشکی ویرجینیا ریچموند |
شغل و تخصص اصلی | ایمنی شناس |
گروه مقاله | پزشکی |
جوایز و افتخارات | جایزه نوبل فیزیولوژی و پزشکی |
بِناسِراف، باروخ (۱۹۲۰-۲۰۱۱م)(Benacerraf, Baruj)
ایمنیشناس امریکایی، زادۀ ونزوئلا. در ۱۹۸۰م، با ژان دوسه و جورج دی اسنل، بهسبب کشف ژنهای پاسخ ایمنی و مجموعۀ اصلی سازگاری نسجی، مجموعۀ ژنی دخیل در پاسخ ایمنی، جایزۀ نوبل فیزیولوژی و پزشکی را دریافت کرد. آنان ناحیۀ ژنی یک کروموزوم را بررسی کردند. این ناحیه از راههای گوناگون دستگاه ایمنی را تحت تأثیر قرار میدهد. مجموعۀ اصلی سازگاری نسجی در پسزدن پیوند بین افراد نامتجانس نقش مهمی دارد و بههمین سبب، در طب و زیستشناسی از اهمیت خاصی برخوردار است.
پاسخ ایمنی. شناسایی مولکولهای بیگانۀ غیرعادی (پادگنها) در سطح یاختههای مهاجم، مثل باکتریها، اساس عملکرد یاختههای ایمنی برای دفاع از بدن دربرابر مواد بالقوه مضر است. نوعی از گویچههای سفیدخون، با نام درشتخوارها، پادگنها را میبلعند و قطعات کوچک آنها را با نوعی پروتئین به سطح خود میآورند. دستور ساخت این پروتئینها در مجموعۀ اصلی سازگاری نسجی وجود دارد. این روند عرضۀ پادگن نامیده میشود و بهمنظور فعالشدن لنفوسیتها و تولید پادتن برضد پادگنها اهمیت فراوانی دارد. در موارد نادر، پروتئین خارجی فاقد زنجیرههای پپتیدی با ساختار مناسب است که برای اتصال به یکی از مولکولهای تولیدی مجموعۀ اصلی سازگاری نسجی لازم است.
زندگی. بناسراف در کاراکاس زاده شد، اما خانوادهاش در ۱۹۴۰ به نیویورک نقل مکان کردند. در دانشگاه کلمبیا، واقع در نیویورک، و دانشکده پزشکی ویرجینیا، واقع در ریچموند، درس خواند. در ۱۹۴۳، به تابعیت امریکا درآمد و در جنگ جهانی دوم، در نیروهای پزشکی ارتش امریکا۱۳ در اروپا خدمت کرد. در ۱۹۴۸، تحقیق در زمینۀ ایمنیشناسی را در مؤسسۀ عصبشناسی دانشگاه کلمبیا شروع کرد. در ۱۹۴۹، به بیمارستان بروسه، واقع در پاریس، فرانسه، رفت. در ۱۹۵۶، در مقام استادیار آسیبشناسی دانشکدۀ پزشکی دانشگاه نیویورک به امریکا بازگشت. در ۱۹۶۸، به سمت مدیریت آزمایشگاه ایذمنیشناسی انستیتو ملی حساسیت و بیماریهای عفونی، در بتسدای مریلند، منصوب شد. در ۱۹۷۰، کرسی آسیبشناسی دانشکدۀ پزشکی هاروارد، در بوستون، ماساچوست، را بهدست آورد.