شب حادثه (فیلم): تفاوت میان نسخه‌ها
(صفحه‌ای تازه حاوی «فیلم بلند سینمایی به کارگردانی سیروس الوند، تولید سال 1367ش. الوند فیلمنامۀ ''شب حادثه'' را بر اساس طرحی از فریدون جیرانی نوشته است. این فیلم در بخش خارج از مسابقۀ هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمده است. نقش اصلی ''شب حادثه'' را بیژ...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲: | خط ۲: | ||
زمان فیلم: 93 دقیقه | زمان فیلم: 93 دقیقه | ||
'''خلاصۀ داستان''' | |||
امیر و همسرش هما، پس از سپری کردن تعطیلات عازم تهران هستند تا امیر به موقع در محل کارش، شرکت مخابرات، حاضر باشد. او هما را در رشت به خانۀ خواهرش می‌رساند و به طرف پایتخت حرکت می‌کند. در بین راه با پسربچه‌ای تصادف می‌کند و به تصور آن که کشته شده محل حادثه را ترک می‌کند. در تهران مردی به نام نادر به او اطلاع می‌دهد که کیف پولش را در محل حادثه یافته و از او اخاذی می‌کند. نادر خود را پدر کودک معرفی می‌نماید. او نیز سال‌ها پیش یک پای خود را در تصادف از دست داده و مصمم است امیر را، به دلیل آن که از محل حادثه گریخته، زجر بدهد. بر اثر تلفن‌ها و مراجعه‌های مکرر نادر به خانۀ امیر، هما نیز از ماجرا باخبر می‌شود. به مرور روشن می‌شود که فرزند نادر زنده است و او فقط قصد دارد از امیر و همسرش انتقام بگیرد. همسر نادر امیر را از قصد شوهرش مطلع می‌کند. موقعی که نادر قصد دارد هما را به قتل برساند، امیر سر می‌رسد و همسرش را نجات می‌دهد. | |||
نسخهٔ ۲۶ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۳۰
فیلم بلند سینمایی به کارگردانی سیروس الوند، تولید سال 1367ش. الوند فیلمنامۀ شب حادثه را بر اساس طرحی از فریدون جیرانی نوشته است. این فیلم در بخش خارج از مسابقۀ هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمده است. نقش اصلی شب حادثه را بیژن امکانیان بازی کرده و موسیقی‌اش را بابک بیات ساخته است. شب حادثه با وجود حفظ رویۀ دو سه فیلم پیش‌تر الوند، از لحاظ ساختاری فیلمی ضعیف به شمار می‌آید و فروش خوبی هم در گیشه نداشت.
زمان فیلم: 93 دقیقه
خلاصۀ داستان
امیر و همسرش هما، پس از سپری کردن تعطیلات عازم تهران هستند تا امیر به موقع در محل کارش، شرکت مخابرات، حاضر باشد. او هما را در رشت به خانۀ خواهرش می‌رساند و به طرف پایتخت حرکت می‌کند. در بین راه با پسربچه‌ای تصادف می‌کند و به تصور آن که کشته شده محل حادثه را ترک می‌کند. در تهران مردی به نام نادر به او اطلاع می‌دهد که کیف پولش را در محل حادثه یافته و از او اخاذی می‌کند. نادر خود را پدر کودک معرفی می‌نماید. او نیز سال‌ها پیش یک پای خود را در تصادف از دست داده و مصمم است امیر را، به دلیل آن که از محل حادثه گریخته، زجر بدهد. بر اثر تلفن‌ها و مراجعه‌های مکرر نادر به خانۀ امیر، هما نیز از ماجرا باخبر می‌شود. به مرور روشن می‌شود که فرزند نادر زنده است و او فقط قصد دارد از امیر و همسرش انتقام بگیرد. همسر نادر امیر را از قصد شوهرش مطلع می‌کند. موقعی که نادر قصد دارد هما را به قتل برساند، امیر سر می‌رسد و همسرش را نجات می‌دهد.