ساغر (فیلم): تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «فیلم بلند سینمایی به کارگردانی سیروس الوند، تولید سال 1376ش. '''ساغر''' در شانزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر در بخش بهترین چهرهپردازی (عاطفه رضوی و محمدرضا زاهدشکرابی) و در دومین دورۀ جشن خانه سینما در بخش...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
فیلم بلند سینمایی به کارگردانی [[سیروس الوند]]، تولید سال 1376ش. | فیلم بلند سینمایی به کارگردانی [[سیروس الوند]]، تولید سال 1376ش. ''ساغر'' در [[شانزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر|شانزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر]] در بخش بهترین چهرهپردازی ([[عاطفه رضوی]] و محمدرضا زاهدشکرابی) و در دومین دورۀ جشن خانه سینما در بخش بهترین بازیگر نقش اول زن ([[فریماه فرجامی]]) نامزد دریافت جایزه بوده است. نقشهای اصلی ساغر را فریماه فرجامی و [[امین تارخ (شیراز ۱۳۳۲ش)|امین تارخ]] بازی کردهاند و تدوین فیلم را [[بهرام دهقان]] انجام داده است. | ||
زمان فیلم: 100 دقیقه | زمان فیلم: 100 دقیقه | ||
'''خلاصۀ داستان''' | |||
دکتر پرتو تابان، قصهنویس و استاد ادبیات دانشگاه که تومور بدخیمی در سر دارد، به اصرار همسرش رضا توسط دکتر مشتاق تحت یک عمل جراحی نادر و پیچیده قرار میگیرد. در عمل جراحی، مغز زنی به نام ساغر که بر اثر تصادف با اتومبیل کشته شده، به سرعت به مغز پرتو پیوند زده میشود. بعد از عمل همه چیز در مورد وضعیت جسمانی او به خوبی پیش میرود، اما پرتو خود را ساغر مینامد و در حالی که دچار بحرانی روحی و روانی شده است، سراغ شوهر و دخترش را میگیرد. دکتر مشتاق که از نتیجه عمل متحیر شده، چند روزی به بیمارستان نمیآید. طی این مدت، پرتو به یک آسایشگاه روانی منتقل میشود و تحت مراقبت روانپزشکی که دوست رضا نیز هست، قرار میگیرد. پرتو با کمک یکی از بیماران از آسایشگاه میگریزد و به سراغ خانوادۀ ساغر میرود که در غم از دست دادن او عزادارند و چهلم مرگ وی را به سوگ نشستهاند. پرتو که به لحاظ جسمانی شباهتی به ساغر ندارد، با شوهر و دختر او صحبت میکند و نشانههایی از زندگی ساغر به آنها میدهد؛ و وقتی با حیرت خانوادۀ ساغر روبهرو میشود، تصمیم میگیرد به سراغ دایهاش برود که در شمال کشور زندگی میکند. دایه که با گذر سالهای عمر پیر و نابینا شده، پرتو را به سادگی به جای ساغر میگیرد و پرتو در کنار دایه ماندگار و به تدریس بچههای روستا مشغول میشود. از سوی دیگر رضا و دکتر مشتاق سراغ پرتو را میگیرند و به محل زندگی او میرسند. وقتی پرتو میرود که از چشمه آب بیاورد، رضا به اصرار دکتر مشتاق، او را تعقیب میکند و موقعیتی مشابه خوابی که پرتو پیش از عمل جراحی دیده بود پیش میآید. به نظر میرسد که حالا او رضا را شناخته و بار دیگر به پرتو تبدیل شده است. |
نسخهٔ ۲۸ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۰۶
فیلم بلند سینمایی به کارگردانی سیروس الوند، تولید سال 1376ش. ساغر در شانزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر در بخش بهترین چهرهپردازی (عاطفه رضوی و محمدرضا زاهدشکرابی) و در دومین دورۀ جشن خانه سینما در بخش بهترین بازیگر نقش اول زن (فریماه فرجامی) نامزد دریافت جایزه بوده است. نقشهای اصلی ساغر را فریماه فرجامی و امین تارخ بازی کردهاند و تدوین فیلم را بهرام دهقان انجام داده است.
زمان فیلم: 100 دقیقه
خلاصۀ داستان
دکتر پرتو تابان، قصهنویس و استاد ادبیات دانشگاه که تومور بدخیمی در سر دارد، به اصرار همسرش رضا توسط دکتر مشتاق تحت یک عمل جراحی نادر و پیچیده قرار میگیرد. در عمل جراحی، مغز زنی به نام ساغر که بر اثر تصادف با اتومبیل کشته شده، به سرعت به مغز پرتو پیوند زده میشود. بعد از عمل همه چیز در مورد وضعیت جسمانی او به خوبی پیش میرود، اما پرتو خود را ساغر مینامد و در حالی که دچار بحرانی روحی و روانی شده است، سراغ شوهر و دخترش را میگیرد. دکتر مشتاق که از نتیجه عمل متحیر شده، چند روزی به بیمارستان نمیآید. طی این مدت، پرتو به یک آسایشگاه روانی منتقل میشود و تحت مراقبت روانپزشکی که دوست رضا نیز هست، قرار میگیرد. پرتو با کمک یکی از بیماران از آسایشگاه میگریزد و به سراغ خانوادۀ ساغر میرود که در غم از دست دادن او عزادارند و چهلم مرگ وی را به سوگ نشستهاند. پرتو که به لحاظ جسمانی شباهتی به ساغر ندارد، با شوهر و دختر او صحبت میکند و نشانههایی از زندگی ساغر به آنها میدهد؛ و وقتی با حیرت خانوادۀ ساغر روبهرو میشود، تصمیم میگیرد به سراغ دایهاش برود که در شمال کشور زندگی میکند. دایه که با گذر سالهای عمر پیر و نابینا شده، پرتو را به سادگی به جای ساغر میگیرد و پرتو در کنار دایه ماندگار و به تدریس بچههای روستا مشغول میشود. از سوی دیگر رضا و دکتر مشتاق سراغ پرتو را میگیرند و به محل زندگی او میرسند. وقتی پرتو میرود که از چشمه آب بیاورد، رضا به اصرار دکتر مشتاق، او را تعقیب میکند و موقعیتی مشابه خوابی که پرتو پیش از عمل جراحی دیده بود پیش میآید. به نظر میرسد که حالا او رضا را شناخته و بار دیگر به پرتو تبدیل شده است.