در مسیر تندباد (فیلم سینمایی): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
(صفحه‌ای تازه حاوی «دومین فیلم بلند سینمایی مسعود جعفری جوزانی در مقام کارگردان، تولید سال 1367ش. ''در مسیر تندباد'' با حضور در بخش مسابقۀ هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر در رشته‌های بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش دوم مرد (حسین پناهی (کهگیلویه ۱۳۳۵ـ تهران ۱...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


زمان فیلم: 115 دقیقه
زمان فیلم: 115 دقیقه
'''خلاصۀ داستان'''
در بحبوحۀ [[جنگ جهانی دوم|جنگ دوم جهانی]] و اشغال ایران توسط ارتش متفقین، دكتر راستان برای مداوای شوهر خواهر خود به ایل قشقایی می‌رود. در آن‌جا با امیر هوشنگ، از بزرگان ایل و یاغی‌گری‌های قباد و دسته‌اش روبه‌رو می‌شود. او به شیراز بازمی‌گردد. برادر كوچكش، علی، سركردۀ اشرار شهر را از پا درآورده است. دكتر به اتفاق علی دوباره به محل ایل می‌رود. در آن‌جا افراد ایل را درگیر جنگی ناخواسته می‌بیند. آلمانی‌ها برخی از ایلیاتی‌ها را بر ضد ارتش انگلیس تجهیز كرده‌اند. علی كه از یاغی‌گری‌های قباد به خشم آمده، علیه او وارد معركه می‌شود. یكی از افراد قباد امیرهوشنگ را از پا درمی‌آورد و خود قباد به دست همسرانش كشته می‌شود.

نسخهٔ ‏۵ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۶:۴۹

دومین فیلم بلند سینمایی مسعود جعفری جوزانی در مقام کارگردان، تولید سال 1367ش. در مسیر تندباد با حضور در بخش مسابقۀ هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر در رشته‌های بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش دوم مرد (حسین پناهی و فردوس کاویانی)، بهترین بازیگر نقش دوم زن (فرزانه کابلی)، بهترین فیلمنامه، بهترین موسیقی متن، بهترین طراحی صحنه و لباس، بهترین فیلمبرداری و بهترین جلوه‌های ویژه نامزد دریافت جایزه بود و سیمرغ بلورین بهترین فیلم و بهترین صدابرداری را دریافت کرد. نقش اصلی این فیلم را مجید مظفری بازی کرده است. جعفری جوزانی و گروه پژوهشگرانش برای نگارش فیلمنامۀ در مسیر تندباد که ماجراهایش در بستری تاریخی رخ می‌دهد از منابع تاریخی، شفاهی و ادبی متنوع و زیادی بهره گرفته‌اند.

زمان فیلم: 115 دقیقه


خلاصۀ داستان

در بحبوحۀ جنگ دوم جهانی و اشغال ایران توسط ارتش متفقین، دكتر راستان برای مداوای شوهر خواهر خود به ایل قشقایی می‌رود. در آن‌جا با امیر هوشنگ، از بزرگان ایل و یاغی‌گری‌های قباد و دسته‌اش روبه‌رو می‌شود. او به شیراز بازمی‌گردد. برادر كوچكش، علی، سركردۀ اشرار شهر را از پا درآورده است. دكتر به اتفاق علی دوباره به محل ایل می‌رود. در آن‌جا افراد ایل را درگیر جنگی ناخواسته می‌بیند. آلمانی‌ها برخی از ایلیاتی‌ها را بر ضد ارتش انگلیس تجهیز كرده‌اند. علی كه از یاغی‌گری‌های قباد به خشم آمده، علیه او وارد معركه می‌شود. یكی از افراد قباد امیرهوشنگ را از پا درمی‌آورد و خود قباد به دست همسرانش كشته می‌شود.