حرکات قافیه
حركات حروف قافیه و قواعد مربوط به آنها. به این ترتیب نامگذاری شدهاند: رس، اشباع، حذو، توجیه، مجری و نفاذ که حروف اول آنها دو کلمۀ «راحت من» را تشکیل میدهد.
- رس (به معنی آهسته و پنهان وارد کاری شدن) فتحۀ قبل از الف تأسيس است. مانند فتحۀ حرف «ک» در دو کلمۀ حکایت و شکایت. حروفی که پیش از مصوتهای بلند «آ- او- ای» قرار میگیرند، به ترتیب مفتوح، مضموم و مکسور محسوب میشوند.
- اشباع (به معنی سیر کردن) حرکت حرف دخیل است. مانند فتحۀ حروف «د» و «غ» در دو کلمۀ مادر و لاغر و كسرۀ حروف «د» و «ه» در دو کلمۀ نادر و ظاهر و ضمۀ حروف «م» و «خ» در دو کلمۀ خامش و ناخوش. وقتی حرف رَوی متحرک باشد، حرکت حرف پیش از آن را نیز اشباع میگویند. چه این حرف دخیل باشد، مانند «م و خ» در کلمههای خامشی و ناخوشی؛ چه دخیل نباشد، مانند حرف «ر» در دو کلمۀ شروری و برتری.
- حذو (به معنی مقابل و برابر) حرکت پیش از حرف ردف است. یعنی فتحه و ضمه و کسرهای که پیش از حروف مد («آ»- «او»- «ای») میآید. مانند فتحۀ پیش از «ا» در شکار و نثار و ضمۀ پیش از «و» در سعود و ربود و کسرۀ پیش از «ی» در عید و نوید. حرکت پیش از حرف قید را نیز حذو مینامند. مانند فتحۀ قبل از «خ» در دو کلمۀ تخت و سخت.
- توجيه (به معنی گردانیدن روی به سوی چیزی) حرکت پیش از رَوی ساکن است که میتواند ضمه یا فتحه یا کسره باشد. مانند ضمۀ حرف «د» در دو کلمۀ گندم و مردم و فتحۀ حرف «ه» در دو کلمۀ مرهم و درهم و كسرۀ حروف «ف و ک» در دو کلمۀ محفل و مشكل.
- آشنایی با عروض و قافیه، سیروش شمیسا
- عروض فارسی: شیوهای نو برای آموزش عروض و قافیه، عباس ماهیار