ژول بری
ژول بری (پواتیه 9 فوریه 1883- پاریس 23 آوریل 1951م) (Jules Berry)
(نام زمان تولد: ماری لویی ژول پوفیشه[۱]) بازیگر فرانسوی تئاتر و سینما. از سال ۱۹۳۳م تا پایان عمرش در بیش از صد فیلم (گاه چهارده فیلم در یک سال) بازی کرد. همچنین پس از جنگ و طی دهۀ ۱۹۲۰م، از بازیگران درجه اول تئاترهای پاریس به شمار میآمد.
از سال 1888 به همراه خانوادهاش در پاریس ساکن شدند. تحصیلاتش را، پس از اتمام دورۀ متوسطه در دبیرستان لویی لو گراند[۲]، در رشتۀ معماریِ مدرسۀ عالی ملی هنرهای زیبا[۳] در پاریس به پایان رساند. با یافتن شغلی در یک تئاتر مسیر زندگیاش عوض شد. ابتدا کارش را با نقشهای کوچک آغاز کرد و آرام آرام رو به پیشرفت گذاشت. طی جنگ جهانی اول در خدمت ارتش بود و نشان دریافت کرد. پس از جنگ و پیش از آن که عمدۀ زمانش در سینما صرف شود، از بازیگران درجه یک تئاترهای پاریس بود. بازیگری در سینما را از دهۀ ۱۹۳۰ جدی گرفت (با این که سه فیلم صامت را در اواخر دهۀ 1920 در کارنامه داشت). در استکهلم، برلین و بوداپست نیز جلوی دوربین رفت. بری بر اثر حملۀ قلبی ناشی از درمان روماتیسم درگذشت و پیکرش را در گورستان پر لاشز به خاک سپردند.
حضور تأثیرگذار و اغلب مرموز ژول بری او را محبوب کارگردانان بزرگی مثل ژان رنوار و مارسل کارنه ساخته بود. در جنایت آقای لانژ[۴] در نقش «پل باتالا[۵]»، ناشر فاسد و حقهباز، بازی خیرهکنندهای ارائه داد. سپس در سالهای ۱۹۳۶ و ۱۹۳۷، در نقش «کمیسر عالی روکور[۶]» در دو فیلم به کارگردانی لئون ماتو[۷] با استقبال روبه رو شد. از ۱۹۳۸ تا ۱۹۴۰ نیز اغلب در فیلمهای کارآگاهی بازی میکرد. اما در واقع هیچ یک از فیلمهای اواخر دهۀ ۱۹۳۰ او اثر برجستهای نبود؛ جز روز برمیآید[۸] کارنه که در نقش مرد خبیثی که باعث بدبختی زوج عاشقی با بازی ژان گابن و آرلتی[۹] میشود، بسیار دیدنی ظاهر شد. بری اصولاً در نقشهای منفی موفقتر مینمود و نمونۀ دیگر این نقشهایش «شیطان» در بازدیدکنندگان شب[۱۰] است. بازی در این فیلم که طی دورۀ اشغال فرانسه به دست نیروهای نازی ساخته شد، اوج کارنامهاش به شمار میآید؛ پس از آن رو به نزول گذاشت و اغلب در نقشهای کارآگاهی که اصلاً موفق نبودند بازی کرد.
برخی از آثار سینمایی