اسطرلاب
اُسْطُرلاب (astrolabe)
(مأخوذ از واژۀ یونانی اَسترولابوس، بهمعنای ستارهیاب) ابزار چندمنظورۀ نجومی قدیم برای رصد اجرام فلکی، تعیین ارتفاع، سَمت، تعیین وقت و حل برخی مسائل علمی و نظری نجومی و احکام نجوم. احتمالاً اَبَرخُس (قرن ۲پم) آن را میشناخت و بطلمیوس از این ابزار یاد کرده است. قدیمترین شکل و متداولترین اسطرلاب همان اسطرلاب مسطح بود، که نزد ایرانیان رواج داشت و متشکل بود از صفحهای مدرج و مدوّر به قطر دَه تا بیست سانتیمتر با دو سطح متوازی که بقیۀ اجزاء ابزار به آن متصل است. در نقطهای از محیط دایره، قطعهای مثلثی به نام کُرسی است که نزدیک رأس آن دستهای به نام عروه نصب شده است که حلقهای از آن آویزان است. بهوسیلۀ این دستگاه میتوان اسطرلاب را بهصورتی آویخت که بهحالت عمودی قرار گیرد. بدینترتیب خط افقی ترسیمشده بر روی صفحه (وَجه) سمت مغرب و مشرق و خط عمودی، جهت شمال و جنوب را نشان میدهد. لبۀ محیط دایرۀ وجه، به ۳۶۰ درجه در جهت حرکت عقربۀ ساعت مدرج شده است. نوع دیگر این ابزار، اسطرلاب کُروی است، که در دوران اسلامی از تکامل اسطرلاب قدیمتر بهوجود آمد و ذاتالحَلَق نام گرفت. این اسطرلاب موقعیت کرۀ زمین و آسمان را نمایش میدهد، اما از نظر آسانی کاربرد و دقت نتایج به پای اسطرلاب مسطح نمیرسد. اسطرلاب خطی معروف به «عصای طوسی» از ابداعات شرفالدین مظفر بن مظفر طوسی ( ـ۲۳۲ق) شکل سادهشدۀ اسطرلاب مسطح است، اما از لحاظ کاربرد علمی چندان کارساز نیست. از نخستین تألیفات منجمان دوران اسلامی درخصوص اسطرلاب میتوان به آثار ماشاالله میشی ( ـ۲۳۲ق) علی بن عیسی اسطرلابی (نیز اول قرن ۳ق) و محمد بن موسی خوارزمی ( ـ ۲۳۲ق) اشاره کرد. در قرن ۷ق، این وسیله در سراسر جهان اسلام، از هند تا اسپانیا شناخته شده بود و در قرن ۹ق به اروپا راه پیدا کرد و از انحصار دانشمندان خارج شد و بسیاری از مردم برای تعیین وقت در شبانهروز به استفاده از آن روی آوردند. اسطرلاب در علم دریانوردی نیز کاربرد داشت، اما با اختراع وسایل جدید، ازجمله تلسکوپ از اهمیت آن کاسته شد.