اشکانی، هنر
اَشکانی، هنر
هنر دوران اشکانیان. با انقراض دولت هخامنشی از سوی اسکندر مقدونی، ایران و سرزمینهای خاوری بهدست سلوکوس، سرسلسلۀ سلوکیان، افتاد. نواحی شرقی همواره زیر فشار پارتیان آریایینژاد بود. آنان سلوکیان را بیرون راندند و دولت اشکانی شکل گرفت. در دوران تسلط سلوکیان، حتی پس از آنکه اشکانیان بر جای آنان نشستند، زبان و ادبیات و هنر یونانی در سراسر آسیای غربی اشاعه یافت و یونانیمآبی (هلنیسم) چنان تأثیر عمیقی گذاشته بود که بعدها برخی از پادشاهان اشکانی روی سکهها خود را «دوستدار یونان» میخواندند. در اوایل توسعه و تحکیم حکومت اشکانی سه گروه هنر در ایران وجود داشت. هنر یونانیمآب، هنر یونانی ـ ایرانی، و هنر خاص ایرانی. هنر پارتی هیچگاه به سبکی یکپارچه نظیر سبک درباری هخامنشی دست نیافت. تمامرخنمایی، خشکی و صلابت پیکرها، آذینگری و پرداختن به جزئیات در جامه و جواهرات، از ویژگیهای هنر پارتی است. هنر پارتی به جزئیات جامه و آرایههای شخصی افراد بیش از زیبایی خود آنها اهمیت میداد، و سطح جامهها را با انواع مختلف نقوش انتزاعی میآراست. گچبری رنگی و نقاشی دیواری از هنرهای رایج در عصر اشکانی بودند. اسلوب دیوارنگاری برگرفته از غرب بود و با گچبری تلفیق شد. گچبران علاوه بر طرحهای هندسی از نقشمایههای تصویری هم استفاده میکردند، ازجمله حیوانات شکارشده و زنان برهنه و پوشیده، که منشأ یونانی ـ رومی داشتند. نقاشیهای پارتی بیشتر از این جنبه اهمیت دارند، که ریشۀ سنّتهای نقاشی بعد از اسلام را در آنها میتوان یافت. دیوارنگارههای ویرانههای کاخ کوه خواجه (قرن اول م) از آثار باقیمانده از این دوره است. تجسّم پیکرها در نمای روبهرو، بازنمایی پیکر زن (که در هنر هخامنشی نایاب بود)، بر همنهادن پیکرهای مجاور بهمنظور القای عمق، و رنگگزینی متنوّع، از ویژگیهای برخی از این دیوارنگارههاست.