اژدها (اساطیر)
اِژدها (اساطیر)(dragon)
در اساطیر، جانوری شگفتانگیز و افسانهای که اغلب بهصورت خزندهای بالدار با چنگالهایی مانند شیر و دُمی همچون مار تصویر شده که از دهانش آتشزبانه میکشد. اژدها در افسانههای بیشتر اقوام و ملل جهان از دیرباز حضور داشته و کشتن آن بهدست قهرمانان همواره پیروزی بهشمار میآمده است. اژیدها یکی از مارهای بزرگ و دشمن آیین زردشتی در اوستا است که مفهوم آن در متون فارسی میانه و نو دچار تغییر و تحول شده است. ضحاک، معرب ازدهاگِ ایرانی میانه (پهلوی) است که در فارسی بهصورت اژدها باقی مانده است. در فرهنگ ایرانی و برخی فرهنگهای دیگر، اژدها نامی عمومی برای انواع غولها یا دیوهای مارسان است که با عناصر مختلف حیات (هوا، خاک، آب، کسوف و خسوف) ارتباطی نزدیک دارند، البته جز نمونۀ مشخصی که فقط در فرهنگی ایرانی یافت میشود و در آن اژدها (ضحاک) ستیزِ نخستین طبقات اجتماعی را نشان میدهد. اگرچه مفهوم اژدها و اژدهاکُشی در تاریخ فرهنگ و ادبیات ایران دستخوش تغییراتی بوده، اما مشخصاً بهصورت ادامۀ یک سنت روایت شده و بر فرهنگهای دیگر تأثیر نهاده است. در اساطیر هند و ایران چند اژدها شکلگرفتهاند که باعث خشکسالی بودهاند و ابرها و آبها زمانی رها و روانشدهاند که خدا یا قهرمانی اژدها را کشته است. در حقیقت، خدایان هندی رشد یافتۀ قهرمانان اژدهاکُش پیشیناند. کارکردهای اژدها در ادبیات دورۀ میانه (زردشتی و مانوی) از پیش از آن بیشتر به چشم میخورد. در اسطورههای ودایی، توتونی، آنگلوساکسون و مسیحی، اژدها نقشی اساسی داشته و غالباً با خدایان و قهرمانان به ستیز برمیخاسته است. برخی پرچمها، نشانها و سلاحهای خانوادگی قرون وسطا مزین به نقش اژدها بوده است. اژدهای سرخ پرچم و نماد ملی ناحیه ویلز در انگلستان است. در هنر مسیحی اژدها با شیطان مرتبط است، حال آنکه در عقاید سنتی چینیان اژدها هیولایی خیرخواه و نماد ربوبیت و سلطنت و نشانۀ رونق و باروری است و با طوفان و باران ارتباط دارد. از هزارۀ ۳پم، اژدهای پنج پنجه نماد قدرت امپراتوری چین شد و متعلقات امپراتوری ازجمله تخت ـ اژدها، قایق ـ اژدها و پلکان ـ اژدها، تداعیکنندۀ اژدها بودند. براساس باور عامه، چهار شاه ـ اژدها بر چهار دریا و نزول باران نظارت داشتند و در ایام خشکسالی، هدایایی در معابد کنار چاهها به آنان پیشکش میشد تا بر سر لطف آیند. در اساطیر یونان، اژدها بهصورت قراولی نشان میشود که آرام و قرار ندارد؛ لادون، زادۀ هیولای طوفان، و اخیدنه (نیمی زن، نیمی افعی) از سیبهای زرینی نگهبانی میکردند که هسپریدس مراقب آنها بود. اژدهای دیگری که هرگز نمیخوابید نگهبان پشمزرین بود که یاسون و آرگونوتها در جستوجوی آن بودند. هیدرا، هیولای نُه سر، نیز بهدست هرکول کشته شد.