ب
ب
دومین حرف از الفبای فارسی و نیز حرف دوم از الفبای عربی (ابتثی) و همچنین حرف دوم از حروف ابجد است، و در حساب جمل آن را معادل عدد دو حساب میکنند. در یونانی beta است. از نظر آوایی، حرف «ب»، نمایندۀ صامت دولبی انفجاری واکدار است و در زبان فارسی آن را «بِ= be»، «با= bâ» و «بی= bi» مینامند. در نمرۀ درسی برخی از دانشگاهها، نشانۀ رتبۀ دوم و معادل ۱۴ تا ۱۶.۹۹ به حساب میآید. در پزشکی، نام گروه خونی است، مثلاً گروه خونِ «ب» مثبت و منفی. در نجوم رمز برج جوزا و در تقویم رمز ماه رجب است. حرف «ب» بهعنوان پیشوند اشتقاقی، بر سرِ اسم میآید و صفت میسازد، که به آن پیشوند صفتساز میگویند، مثل بهوش، بخرد، بنام، بهمعنیِ باهوش، خردمند، نام آورد، و بر سر بن مضارع میآید و صفت یا قید میسازد، مثل برو، بریز، بکوب، بزن. مثال: ماشینِ برو، بریز حرف میزد، بکوب رفتم خانه، دستِ بزن دارد. بهعنوان پیشوند حرفی بر سر فعل مضارع میآید و مضارع التزامی میسازد، مثل بروم، بگویم، و فعل امر میسازد، مثل برو، بگو. در متون کهن بر سر اغلب فعلها میآمده است. مثلِ بگرفت و بروم: «دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت/رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم» (حافظ). حرف اضافۀ «به» در کلمات بدین، بدان، بدیشان و بدو بهمعنیِ به این، به آن، به ایشان و به او به شکل «ب » متصل میآید. در قدیم و نُسَخ خطی حرف «پ» را بهصورت «ب» مینوشتهاند.