گارسون، گریر
گریر گارسون (انگلیس 29 سپتامبر 1904- امریکا 6 آوریل 1996م) Greer Garson
(نام اصلی: آیلین اولین گریر گارسون[۱]) بازیگر زن امریکاییِ برندۀ جایزه اسکار. تحصیلاتش را در دانشگاه لندن در رشتۀ ادبیات فرانسه به پایان رساند. پس از اتمام تحصیلات تکمیلی در دانشگاه گرنوبل[۲] (در فرانسه)، به خدمت یک آژانس تبلیغاتی درآمد. در سال ۱۹۳۲م با گروه تئاتری در بیرمنگام[۳] روی صحنه رفت. دو سال بعد که در لندن به فعالیتهای تئاتریاش ادامه میداد مورد توجه لویی بی. مایر[۴]، تهیهکنندۀ امریکایی و از بنیانگذاران کمپانی فیلمسازی مترو گلدوین مایر، قرار گرفت و با او قرارداد بست. سر بزنگاه وارد هالیوود شد تا جای خالی دو ستارۀ دهههای 1920 تا 1940م، گرتا گاربو و نورما شیرر، را پر کند. با نخستین فیلمش خداحافظ آقای چیپس[۵] (1939) به شهرت رسید و نامزد دریافت اسکار بهترین بازیگر نقش اول شد. در سالهای بعد نیز کاندیدای دریافت همین جایزه برای فیلمهای شکوفه در غبار[۶] (1941)، مادام کوری[۷] (1943)، خانم پارکینگتون[۸] (1944)، درۀ تصمیم[۹] (1945) و طلوع در کامپوبلو[۱۰] (1960) بود. با اینهمه با ایفای نقش یک زن انگلیسیِ خانهدار و مقاوم طی جنگ جهانی دوم در خانم مینیور[۱۱] (1942) به اوج رسید. برای این فیلم برندۀ اسکار بهترین بازیگر نقش اول شد و یکسال پس از نخستین نمایش عمومی آن در ۱۹۴۳م با بازیگر نقش پسرش در فیلم، ریچارد نی[۱۲]، ازدواج کرد. چندسالی در اواخر دهۀ ۱۹۵۰م از سینما کناره گرفته بود و با ایفای نقش النور روزولت در طلوع در کامپوبلو بازگشتی موفقیتآمیز به روی پرده داشت. پس از آن بار دیگر آرامآرام کار بازیگری در سینما را کنار گذاشت. در تئاتر و تلویزیون نیز فعالیت داشت. سومین همسرش، تاجر امریکایی، بادی فاگلسن[۱۳] (از ۱۹۴۹ تا زمان مرگش در ۱۹۸۷) بود.
گارسون در شرایط مساعدی به هالیوود رفت؛ درست در زمانی که گرتا گاربو و نورما شیرر در شرف بازنشستگی بودند و مترو گلدوین مایر نیازمند یک جانشین برای آنان بود. شاید اگر شرایط به گونهای دیگر میبود، گارسون هرگز چیزی بیش از یک ایفاگر ملیح نقشهای دوم نمیشد. به دلیل اینکه به خاطر خانم مینیور بسیار از او ستایش شد، تا سالها در نقش زن/مادران شجاع (مشخصاً انگلیسی) که پاسدار و حامی خانه و خانواده هستند کلیشه شد و تنها در اواخر دههٔ ۱۹۴۰ فرصت یافت تا در نقشهای دیگری نیز ظاهر شود که هیچ کدام برایش موفقیتی به بار نیاوردند؛ اگرچه در برخی از آنها مثل آن زن فورسایت[۱۴] بازیاش رضایتبخش بود. در کل بازیگری بود که در یک مقطع خاص بنا به دلایل خاص (چه شرایط خود هالیوود و چه جنگ) مطرح شد و در فاصلۀ سالهای 1941 تا ۱۹۴5م هر سال کاندیدای دریافت اسکار بود، اما استعداد و هوش لازم برای ستاره بودن را نداشت و شاید به خاطر وقار ظاهریاش به قول منتقد فیلم بریتانیایی، دیوید تامسون[۱۵]، بیشتر برازندۀ همسری یک دوک بود تا یک ستارۀ هالیوودی.