استعاره
اِستعاره
(در لغت بهمعنی عاریت خواستن) اصطلاحی در علم بیان، آوردن چیزی در کلام بهجای چیز دیگر، به اعتبار شباهتی که بین آن دو چیز وجود دارد. مثلاً، بهجای جملۀ «پهلوان وارد میدان شد»، بگوییم «شیر وارد میدان شد»، یعنی انگار واقعاً شیری وارد میدان شده است و گوینده از گفتن چنین تعبیری میخواهد بگوید که پهلوانی که از او یادشده در قدرت و رزمآوری درست مانند شیر است. تفاوت تشبیه و استعاره نیز از همین جاست که در تشبیه، گوینده میخواهد بگوید که چیزی شبیه چیز دیگری است (تشبیه: (فرمول ۱))، اما در استعاره گوینده میخواهد بگوید که این چیز همان چیز است (استعاره: A=B).
فرمول ۱:
در ساختار، استعاره تشبیهی است که ادات تشبیه در آن بهکار نرود، یعنی بهجای اینکه بگویند «چشم او مثل نرگس است»، بگویند «نرگسش عربدهجوی و لبش افسونکنان» (حافظ). اجزای استعاره عبارتاند از ۱. مستعارٌله که معنای حقیقی و متعارف لفظ است و در تشبیه معادل مشبه است؛ ۲. مستعارٌمنه، لفظی است که در معنای غیرحقیقی خود بهکار رفته و در تشبیه معادل مشبهٌبه است؛ ۳. جامع که دلیل شباهت و یکسانیِ دو طرف استعاره است و در تشبیه معادل وجهشبه است؛ ۴. مستعار، لفظی است که در آن استعاره صورت گرفته باشد. در میان انواع مجاز، میتوان گفت که استعاره مربوط به زبان ادبی است و در زبان عادی و روزمره مرسوم نیست. استعاره انواعی دارد که در ذیل میآید.