اذن
اِذْن
در اصطلاح حقوق، موافقت و رضایت و اجازۀ شخص بهتصرّف یا استفادۀ دیگری در امور مربوط به او، بهویژه در امور مالی یا غیرمالی. برای اینکه اذن مؤثر و صحیح باشد، باید اذندهنده صلاحیت و حق استفاده از مال یا حق موضوع اذن را داشته باشد. شخصی را که به او اذن داده میشود مأذون نامند. استفاده از مال موضوعِ اذن باید متعارف باشد، در غیر اینصورت تعدّی محسوب میشود و موجب مسئولیت است. اذن گاه قابل رجوع است، مانند اذن در انتفاع از ملک دیگری که اذندهنده میتواند از اذن خود رجوع کند، مگر مانع قانونی موجود باشد. ولی اگر اذن ضمن عقد خارج لازم اعطا شده باشد، قابل رجوع نیست. اما چون برخلاف عقود و قراردادها، قصد انشاء عقد یا معامله در آن وجود ندارد، از نظر حقوقی ایجاد تعهد نمیکند، بلکه صرفاً مانع قانونی را مرتفع میسازد. مثلاً تصرف در مال غیر یا انتفاع از آن، ممنوع است (تصرف عدوانی) و گاه جرم است، ولی اگر مالک اذن در تصرف یا انتفاع مال خود را به دیگری داد، این مانع قانونی رفع میشود و مأذون میتواند در آن تصرف کند یا از آن مال استفاده نماید. اذن یک عمل ارادی است و منشأ آثار حقوقی است و مادام که مانع قانونی در کار نباشد، قابل رجوع و پسگرفتن است. گاه موضوع اذن امور غیر مالی، و شرط صحت آن نیز مطرح است، مانند اذن ولیّ برای ازدواج دختر باکره (مادۀ ۱۰۴۳ قانون مدنی) که در صورت امتناع ولیّ از دادن اذن، بدون عذر موجه، اعطای آن با دادگاه مدنی خاص است (همان ماده). گاه اذن و اجازه مترادف استعمال میشود؛ در صورتیکه علیالقاعده موضوع اذن، امری است که هنوز واقع نشده و ناظر به آینده است، در صورتیکه اجازۀ ناظر به عملی است که قبلاً واقع شده و صاحب حق بعداً به آن رضایت و اجازه میدهد، مانند عقد فضولی که در صورت اجازه بعدی مالک، صحیح است. اعلام اذن و رضایت ممکن است صریح باشد یا بهصورت باطنی و فحوی که آن را اذن فحوی گویند و اغلب در بین دوستان و اقربای نزدیک وجود دارد، مانند اذن به استفاده از باغ یا ملک متعلق به بستگان یا دوستان نزدیک و استفاده از میوههای آن.