بازداری
بازداری (روانشناسی)(inhibition)
در روانشناسی، محدودکردن آگاهانه یا ناآگاهانۀ فرآیند یا رفتار، بهویژه دربارۀ هوسها یا امیال. بازداری از نظر اجتماعی ضرورت دارد، زیرا موجب تأخیر در ارضای عملی لذتبخش یا جلوگیری از رفتاری مطابق با میل، مثل میل به زدن کسی در حال عصبانیت، میشود. بازداری آگاهانه در زندگی روزمره عادی است و هر زمان که انسان دو میل ناهمخوان پیدا کند، مانند میل به خوردن شیرینی و میل به کاهش وزن، اتفاق میافتد. در روانکاوی، بازداری را اغلب سازوکاری ناآگاهانه میشمرند که واسطۀ فراخود و نهاد است. زنا و قتل ازجمله محرماتی است که نوعی بازداری اجتماعی دارد. افراط در بازدارینکردن ممکن است به رفتارهای ضد اجتماعی بیانجامد یا نشانۀ بعضی اختلالات روانی باشد؛ چنانکه افراط در بازداری نیز بر شخصیت فرد اثر ویرانگر دارد. بازداری عامل مهمی در شرطیسازی و یادگیری است، زیرا جاندار باید یاد بگیرد که برخی رفتارهای غریزی خود را مهار یا بر الگوهای رفتاری پیشین خود غلبه کند تا بتواند برابر الگوهای تازه رفتار کند.