التنقیح (فقه حنفی)
تَنقیح (التَّنقیح) (۱)
تألیف صدرالشّریعة ثانی، در حدود نیمۀ اول قرن ۸ق، کتابی بهعربی، در علم اصول فقه حنفی. اثری بسیار معروف که هدف از تألیف آن، تنقیح و تهذیب اثر فخرالاسلام بَزودی و تبیین آرای او بوده است. در این کتاب، آرای بَزودی و ابن حاجب بههمراه نکتهپردازیها و تحقیقات ارزندۀ مؤلف گرد آمده است. مؤلف ضمن ارائۀ تعریفی دقیق از اصول فقه و اصطلاحات رایج آن، به قدر کفایت، اما موجز، به بحث مستقل پیرامون سه دلیل شرعی، (کتاب، سنت، اجماع و قیاس) پرداخته است. پس از تألیف، بسیار بدان توجه شد و چون پیوسته آن را استنساخ میکردند، افتادگی و افزودگی بسیار در آن پدید آمد و این مؤلف را واداشت که به نوشتن شرحی مبسوط، با ذکر متن، به نحو ممزوج بپردازد. او شرح خود را التّوضیح فی حل غوامض التنقیح نامید. التّوضیح، جایگاهی حتی بلندتر از متن یافت. معروفترین بخش التوضیح، مقدمات استدلالی است که مؤلف علیه نظریۀ اشعری مبنی بر مبتنیبودن حسن و قبح بر امر الهی، اقامه کرد. این مقدمات چهارگانه، عالمانی بسیار را مستقلاً به نوشتن شرح، حاشیه و تعلیقه بر این اثر واداشت. تعلیقۀ سید شریف جرجانی بر این مقدمهها معروف است. بر متنالتنقیح عالمانی تعلیقه، حاشیه و شرح نوشتهاند. افزون بر مؤلف، از شارحان معروف آن، سعدالدین تفتازانی است که التّلویح فی کشف حقائق التّنقیح، را در ۷۵۸ق تألیف کرد. دیگر شروح التّنقیح عبارت است از تغییر التّنقیح اثر ابن کمال پاشا، شرح سید عبدالله حسینی معروف به نقرهکار. شرح علامۀ تفتازانی، افزون بر آنکه به نوبۀ خود شرح و تعلیقۀ بسیار دارد، متن درسی نیز بوده است. شرح مؤلف نیز، با نام التّوضیح شروح، حواشی و تعلیقههای فراوان دارد. التّنقیح بههمراه التّوضیح بهچاپ رسیده است (دهلی، ۱۲۶۷ق).