قبض
قَبْض
(در لغت بهمعنی باز گرفتن) اصطلاحی در عروض. از زحافهای عروضی، و آن افتادنِ حرف پنجم از جزئی است که ساکن باشد؛ چنانکه «ی» از «مفاعیلن» بیفتد و «مفاعلن» بماند و «ن» از «فعولن» بیفتد و «فعولُ» بماند. رکن تحت زحاف قبض را مَقبوض نامند.
قَبْض
(در لغت بهمعنی باز گرفتن) اصطلاحی در عروض. از زحافهای عروضی، و آن افتادنِ حرف پنجم از جزئی است که ساکن باشد؛ چنانکه «ی» از «مفاعیلن» بیفتد و «مفاعلن» بماند و «ن» از «فعولن» بیفتد و «فعولُ» بماند. رکن تحت زحاف قبض را مَقبوض نامند.