ننه دلاور و فرزندانش
نَنِه دلاور و فرزندانش (Mutter Courage und Ihre Kinder)
(یا: ننه کوراژ و فرزندانش) نمایشنامهای وقایعنگارانه در دوازده صحنه، از برتولت برشت، نوشته شده به آلمانی در طی ۱۹۳۷ـ۱۹۳۸، و نخستین اجرای صحنه در ۱۹۴۱ در زوریخ. وقایع این نمایشنامه مربوط به جنگهای ۳۰ساله است. آنا فیرلینگ (ننه دلاور) خانه به دوشی در غربت است که گاری معمولی خود را، که نه تنها محل کسب او، بلکه مکان زندگی او و فرزندانش نیز هست، با همان لجاجت فقیران برای زندهماندن از این میدان جنگ به میدان دیگری میکشاند تا بازاری برای کاسبیاش بیابد. اما جنگ همۀ فرزندانش را یکی پس از دیگری از او میگیرد. مرگ پسر دومش سوئیسی و دختر دلالش، کاترین، اوج شوربختی اوست. ننه دلاور که نه چیزی برای فروش و نه دیگر کسی را دارد، در منتهای بدبختی و با همان «هیچ» به مبارزهاش برای زندگی ادامه میدهد. برشت در ننه دلاور و فرزندانش، همچون دیگر آثارش، مصیبتهای اجتنابناپذیر و حاصل نظام غلط اجتماعی را سرنوشتی محتوم و نامتغیر میداند. برشت این مسئله را در همان صحنۀ اول نمایشنامه نشان داده است: ننه دلاور برای هرکس سرنوشتی که در انتظار اوست پیشگویی میکند و خود قرعه میکشد. ننه دلاور اگرچه خود قربانی نظام غلط اجتماعی است، میکوشد از این اوضاع بهنحو احسن استفاده کند، هرچند با ترفند و شرارت. برای او عشقِ مادری، تنها راه رسیدن به آزادی و جهان خوبیها را ترسیم کرده است.