کاپیتولاسیون
کاپیتولاسیون (Capitulation)
(واژهای فرانسوی و مشتق از واژۀ لاتین کاپیتولر، بهمعنی قرارداد) شرایطی که دول استعمارگر بر دولتهای ضعیف آسیایی و افریقایی تحمیل کردند. بهموجب آن، دولتهای یادشده حق نداشتند که اتباع دول استعماری را در صورت تخلف، در دادگاههای خود محاکمه کنند بلکه باید آنها را به دادگاههای کشورهای متبوع خودشان ارجاع میدادند. این امر، موجب سلب استقلال قضایی دولتهای ضعیف در مورد شهروندان بیگانه میگردید و درنتیجۀ آن، اتباع دول استعماری قادر به انجام هر کاری در این کشورها بودند، و به هیچ فرد و یا نهاد حقوقی پاسخگو نبودند. از اینرو طیف وسیعی از جاسوسان، خلافکاران و بیگانهپرستان در پناه سفارتخانههای خارجی، بدون کمترین بیم و نگرانی از تعقیب و بازخواست، در خدمت بیگانگان و برضد منافع و استقلال ملی فعالیت میکردند. کاپیتولاسیون در ایران نخست در قرن سیزدهم هجری پس از انعقاد معاهدۀ ترکمانچای (۱۲۴۳ق) به روسیه داده شد. پس از انقلاب روسیه، طبق قرارداد جدید ایران و شوروی در ۲۶ فوریه ۱۹۲۱/۱۷ جمادیالثانی ۱۳۳۹ق حق کاپیتولاسیون برای اتباع دولت شوروی ازمیان رفت ولی برای سایر دول اروپایی و امریکا محفوظ بود. در اردیبهشت ۱۳۰۶ رضاشاه پهلوی، الغای کاپیتولاسیون را اعلام داشت و پس از تجدید سازمان عدلیه و تهیۀ قوانین آیین دادرسی و جزا و مدنی، عملاً از ایران برچیده شد. پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، نفوذ امریکا در کشور افزایش یافت و بار دیگر دولت ایران را برای پذیرش کاپیتولاسیون تحت فشار قرار داد. این درخواست در ۲۸ اسفند ۱۳۴۰ تسلیم دولت ایران شد. نوزده ماه بعد در غیاب مجلس شورای ملی از سوی هیئت وزیران دولت عَلَم مورد تصویب و تأیید اولیه قرار گرفت (مهر ۱۳۴۲) و در دورۀ نخستوزیری حسنعلی منصور بهصورت یک لایحه برای تصویب نهایی به مجلس سنا ارائه شد. مجلس سنا این لایحه را در مرداد ۱۳۴۳ و مجلس شورای ملی در مهر آن سال تصویب کرد که با مخالفت شديد امام خميني روبهرو گشت و منجر به تبعيدش از ايران شد (۱۳ آبان ۱۳۴۳ش). گرچه رژیم شاه سعی در پنهان نگاهداشتن این موضوع داشت اما خبر آن بهسرعت انتشار یافت. امامخمینی (ره) پس از اطلاع از جزئیات آن، در سخنرانی معروف خود که در ۴ آبان آن سال در قم ایراد کرد رژیم شاه را بهدلیل امضای این مصوبه بهشدت محکوم کرد و آن را ناقض استقلال کشور برشمرد و عاملان آن را نوکران امریکا و خائن به کشور نامید.