امرو القیس
امرؤ القیس Imru’ Al-Qays
(نام کامل: امرؤالقیس بن عانس بن منذر) شاعر بزرگ عرب در عهد جاهلی. در شهر تریم از تواقع حضرموت به دنیا آمد. در کودکی فن شعر را از داییاش فرا گرفت. زود هنگام رو به شعر و شراب و خوشگذرانی و اباحیگری آورد و مایه شرمساری پدرش شد که او را به منطقه دمون که برخی عموهایش در آنجا زندگی میکردند تبعید کرد. پنج سالی در آنجا زیست و سپس به همراه دوستانش به گشت و گذار در بلاد عرب در جستجوی لهو و لعب و جنگ روی آورد. زمانی که خبر کشته شدن پدرش در جنگ با بنی اسد به او رسید در مجلس شراب و در حال مستی بود و در همان حال گفت: خدا پدرم را بیامرزد. در کودکی رهایم کرد و در بزرگسالی مسئولیت خونش را بر گردنم نهاد. امروز جای هشیاری نیست و فردا جای مستی نه. امروز روز شراب است و فردا روز کار. پس به جای عزاداری پدر، به خونخواهی او برخاست و از قبایل داییهایش، بکر و تغلب، کمک گرفت و شمار فراوانی از بنی اسد را کشت.
امرؤالقیس بزرگترین شاعر عرب در طول تاریخ است و یکی از هفت شاعر دوره جاهلیت است که شعرهایشان در کعبه آویخته میشد و به اصحاب «معلقات سبع» مشهور شدهاند.