میرزا عباس نشاط
میرزا عباس نشاط
(متخلص به نشاطی) از مداحان فتحعلی شاه و محمد شاه قاجار، زادۀ ۱۲۰۰ق (۱۱۶۴ش) در روستای سرخده دامغان. او از شعرای هجاء، و شاعری بدزبان بوده که همه را هجو میکرده و اهاجی بسیاری از وی باقی مانده است. محمد شاه قاجار از او بدش میآمده است.
بر خلاف شغل پدرش که کشاورز بود، او بر حسب استعداد فطری به مکتب خانه رفت. روزی در مکتب خانه، پٕسری به علت حسد و کینهای که از دانشِ عباس نشاط داشت، با پرتاب کلوخ سر او را شکست و او در نکوهش آن پسر شعر زیر را گفت:
ای آنکه مرا بسنگ سر میشکنی
روباهی و مغز شیر نر میشکنی
ملای مکتب که از ذوق شعری بیبهره بود، او را فلک کٕرد و میرزا عباس در نکوهش مکتبدار شعری سرود که او خوشش نیامد.
پس از این رخداد، او مکتب را رها کٕرد و به فراگیری صرف، نحو، ریاضیات، معنی، بیان و تفسیر قرآن پرداخت و با هوش سرشاری که داشت، دانشهای فراگیر روزگار را ابتدا در دامغان و بعد در ساری ادامه داد.
میرزا عباس همچنان پلههای ترقی را در ادب و علم طٕی کٕرد تا روزی همای سعادت به شانهاش افتاد و دست تقدير وی را به سر منزل مقصود رساند. چرا که روزی فتحعلی شاه اتفاقی به سفر و گردش در مازندران مشغول بود و در آن اثنا به ساری رفت و ميرزا عباس نيز وقت را غنيمت شمرد و خود را به سلطان رساند و به آواز بلند، مطلع شعری را به صورت بداهه در حضور شاه خواند. شاه از آن بيت خوشش آمد و او را با خود به تهران برد. او نزد فتحعلی شاه مقام بسیار والایی پیدا کرد، روز به روز اعتبارش بیشتر شد و به ثروت و مکنت بسيار دست يافت. در همان اثنا، بد خواهانش که تاب تحمل ديدن سعادت و ثروت او را نداشتند، پيش شاه شروع به سخنچینی و فتنهانگيزی کٕردند، هرچند که بدگوییهایشان اثری نداشت.
در زمانی که چاپخانۀ سنگی در دارالخلافه در 1244ق تأسیس شد، از جمله کتبی که به چاپ رسید، دیوان نشاطی بود که تصویر نقاشی شدۀ نشاطی هم در اول دیوان چاپ شد. این دیوان چنان کمیاب است که باید آن را در حکم نسخ خطی محسوب کرد. دیوان نشاطی با مرثیهای برای امام حسین (ع) آغاز میشود. میرزا عباس نشاط بیش از 6000 بیت در توصیف اهل بیت (ع) نیز سروده که در مجموعهای گردآوری شده و قرار است در آیندۀ نزدیک به چاپ برسد.
میرزا عباس در سالهای پایانی عمر به روستای محل زادگاهش رفت و در 1262ق آنجا فوت کرد.