لادبن اسفندیاری

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
نسخهٔ تاریخ ‏۵ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۷:۴۰ توسط Reza rouzbahani (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
لادبن اسفندیاری
رضا نوری اسفندیاری
زادروز حدود 1280ش
درگذشت بعد از سال 1310ش
ملیت ایرانی
تحصیلات و محل تحصیل رشتۀ اقتصاد در دانشگاه کمونیستی زحمتکشان شرق و انستیتوی نریمانف
شغل و تخصص اصلی فعال و مبارز سیاسی
آثار علل عمومی بحران اقتصادی دنیا (تهران: مطبعۀ برادران باقرزاده- 1310ش)
گروه مقاله انقلاب‌ها و انقلابیون
خویشاوندان سرشناس نیما یوشیج (برادر)
لادبن اسفندیاری
لادبن اسفندیاری

لادبُن اسفندیاری

(نام اولیه: رضا نوری اسفندیاری) فعال و مبارز سیاسی چپگرای ایرانی. برادر کوچک‌تر نیما یوشیج و از نخستین ایرانیانی‌ست که به اندیشه‌های مارکسیست- لنینیستی گروید. از تاریخ تولد وی اطلاع دقیقی در دست نیست جز این‌که به اعتبار حرف نیما که او را 4سال کوچک‌تر از خود دانسته، می‌توان سال تولد وی را 1280ش تخمین زد. زمان مرگ وی هم در دهۀ دوم 1300ش و در زمان تسویه‌حساب‌های سیاسی استالین بوده، اگرچه سال و چه‌گونگی آن هم مشخص نیست.

لادبن در 8 سالگی به همراه خانواده‌اش به تهران رفت و با نیما در مدرسۀ عالی سن لوئی به تحصیل پرداختند. سال 1296ش تحصیلات ابتدایی را تمام کرد و مدتی هم در مدرسۀ مروی نزد شیخ هادی یوشی، زبان عربی آموخت. سپس به استخدام دولت درآمد، ولی آن را رها کرد. لادبن در واپسین سال‌های سدۀ 1200ش به حزب کمونیست ایران و چندی بعد از شروع نهضت جنگل، به همراه عده‌ای از کمونیست‌های ایران به میرزا کوچک‌خان پیوسته است. لادبن از آن‌جا که خود از نوجوانی طبع شعر داشت و اهل قلم بود، در نهضت جنگل بیش‌تر در زمینۀ مسائل فرهنگی و تبلیغی فعالیت می‌کرد. سال 1921م با همکاری ابوالقاسم ذرّه و عبدالحسین حسابی، که آن دو نیز از اولین گروندگان ایرانی به حزب کمونیست بودند، روزنامۀ ایران سرخ را منتشر کرد و مدیریت آن را برعهده گرفت. این روزنامه چون ارگان رسمی شورای تبلیغات دولتی بود، ارگان دولت جمهوری گیلان عنوان گرفت. لادبن با دیگر نشریات کمونیستی گیلان و باکو (چون سرباز سرخ و انقلاب سرخ) نیز همکاری می‌کرد. با انعقاد قرارداد 1921 بین دولت ایران و شوروی، سیاست شوروی در قبال مسائل ایران قدری تغییر کرد. به همین دلیل لادبن اسفندیاری به همراه عده‌ای از دوستانش مجبور شدند در 7 آبان 1300 با دو کشتی جنگی شوروی، ایران (انزلی) را به قصد باکو ترک کنند. این سفر برای برخی از یاران لادبن بی‌بازگشت بود و خود وی نیز حدود 9 سال در مناطقی از شوروی (قفقاز و داغستان و گرجستان) اقامت داشت. این که در این سال‌ها چه بر او گذشته چندان مشخص نیست، اما می‌دانیم که وی در باکو رساله‌ای تحت عنوان دین و اجتماع دربارۀ دلایل شکست نهضت جنگل نوشته است. در این سال‌ها مکاتبات پراکنده‌ای با نیما داشته که ضمن نقد آثار و افکار وی، او را به مبارزه با اجتماع کهنه تشویق کرده است. در همان ایام به تحصیل در «دانشگاه کمونیستی زحمتکشان شرق» پرداخت و مدتی هم در «انستیتوی نریمانف» (وابسته به انستیتوی شرق‌شناسی مسکو) تحصیل کرد و پس از فارغ‌التحصیل شدن در رشتۀ اقتصاد، در «آکادمی دیپلماتیک مسکو» مشغول کار شد. همچنین وی در این دوره رساله‌ای با عنوان علل اجتماعی ادبیات معاصر غرب نوشته که در آن به بررسی زمینه‌های اقتصادی و اجتماعی پیدایش ادبیات معاصر غرب از نظر ماتریالیسم تاریخی پرداخته است. در سال 1309 به دلایلی که مشخص نیست به ایران برگشت. در نیمۀ دوم 1310 به لار (استان فارس) سفر کرد و در همان سال چند دیدار بین او و تقی ارانی رخ داد و مدتی بعد از آن، لادبن چند شمارۀ روزنامۀ پیکار (ارگان حزب کمونیست ایران در اروپا- طبع آلمان) و نیز مجلۀ ستارۀ سرخ را که در وین منتشر می‌شد در اختیار ارانی گذاشت. این آخرین دیدار آنها بود. در همین دوره رساله‌ای تحت عنوان علل عمومی بحران اقتصادی دنیا نوشت و منتشر کرد (تهران: مطبعۀ برادران باقرزاده- 1310ش) . لادبن در همان سال (1310) ایران را به همراه عبدالحسین حسابی (دهزاد) ترک کرد. احتمالا تصویب قانون 22 در خرداد 1310 که به موجب آن عضویت در هر فرقۀ کمونیستی جرم شمرده شده و مجازات حبس برایش تعیین شده بوده علت این ترک کشور بوده. آخرین نامۀ لادبن به نیما (به تاریخ 29 اسفند 1310ش) از شوروی ارسال شده است.

لادبن اسفندیاری نهایتا در تسویه‌حساب‌های استالین، پس از تحمل 3 سال حبس کشته شد. اسفندیاری چون بسیاری از کمونیست‌های ایران، برخی از سیاست‌های استالین را مغایر با مبانی انقلاب کمونیستی می‌دانست.

از نیما یوشیج رونویس 23 نامه به یادگار مانده که در فاصلۀ سال‌های 1300 تا 1310 به لادبن نوشته است. در این نامه‌ها نیما مطالب گوناگونی برای برادرش نوشته، او را نصیحت و دلالت کرده، با او درد دل کرده، از او گله کرده یا تقاضاهایی کرده، گزارشی از رویدادهای خانوادگی و مسائل نزدیکان و هم‌چنین نوشته‌ها و سروده‌های چاپ نشده و چاپ شده‌اش به او داده است.



  • اسنادی دربارۀ نیما یوشیج، گردآوری سیروس طاهباز؛ تهران، 1368
  • خاطرات سیاسی اردشیر آوانسیان، به کوشش علی دهباشی؛ تهران، 1378
  • پیدایش حزب کمونیست ایران، ابراهیموف؛ تهران، 1360
  • مولفین کتب چاپی فارسی و عربی، خانبابا مشار؛ تهران، 1343
  • نگاه نو، شمارۀ 29 (مرداد 1375)، صص 111- 112؛ لادبن اسفندیاری: سیدقاسم یاحسینی
  • http://www.atefrad.com