شعر و حقیقت (کتاب)
(به آلمانی: Dichtung und Wahrheit) زندگینامۀ خودنوشت یوهان ولفگانگ فون گوته، به آلمانی. کتاب در چهار بخش (سه بخش اول از 1811 تا 1814 و بخش چهارم در فاصلۀ سالهای 1817 تا 1830م) نوشته شده. سه بخش نخست بلافاصله و بخش چهارم در سال 1833 منتشر شده است. شاعر در این کتاب سرگذشت خود را از بدو تولد تا لحظهای شرح میدهد که در فرانکفورت به انتظار گراندوکِ وایمار[۱] است. چون گراندوک گوته را زیاد در انتظار نگه میدارد، وی با شتاب راهی سوئیس میشود؛ شب را در هایدلبرگ میگذراند و بامداد با کالسکهای که گراندوک به دنبالش فرستاده بازمیگردد. در نهایت گوته زندگینامۀ خود را با نقل قولی که از اگمونت[۲] وام گرفته شده، به پایان میرساند. وی در نگارش بخشهایی که مربوط به دورههای خردسالی و نوجوانیاش میشده از بتینا فون آرنیم[۳] خواست که یادداشتهایش دربارۀ خاطرات دورههای کودکی و نوجوانی او را در اختیارش بگذارد و جز این از دوستان دیگرش نیز کمک گرفت. اهمیت این کتاب در تاریخ ادبیات آلمانی از این حیث است که اطلاعات درخور و دست اولی از دورههایی از زندگی گوته میدهد که در جایی دیگر قابل استخراج نبوده است.
جز استفادههایی که از این کتاب برای نوشتن زندگینامۀ گوته شده، بخشی از شعر و حقیقت به قلم اشکان آویشن به فارسی برگردانده و توسط انتشارات اچ.اند.اس مدیا[۴] در لندن منتشر شده است.
بررسی اجمالی کتاب
شعر و حقیقت زمانی نوشته شده است که گوته با گذر از جوانی، هوادار رمان کلاسیک شده بود. یعنی در دورانی که در نظر وی آراستگی صوری برتر از هرچیزی بود. عنوان کتاب هم چندان که باید نشان میدهد که دقیقا برای رسیدن به شکل کامل زندگی جاری، حقیقت باید به مقتضای موقعیت و زمان دستخوش تغییراتی شود. گوتۀ راوی خاطرات شعر و حقیقت، مردی آرام و میانهرو، عرشنشین و فارغبال است. در این کتاب نه زبونی هست و نه غرور و کمترین رغبتی به جلوهفروشی در آن نمیبینیم. گوته در این اتوبیوگرافی در بند آن است که شکلگیری باطنی وجود خود را به ما و خود نشان دهد. شعر و حقیقت همچنین از این حیث حائز اهمیت است که عکس زندگینامههای خودنوشت بزرگان دیگر، گوته در کتاب خود را تافتۀ جدابافته نشان نمیدهد؛ اگرچه تصویری پررنگ از نویسندهای عرشنشین و نخبه به دست داده، اما خواننده را از اطلاع دربارۀ کاستیها و نواقص و ناکامیهای خود نیز محروم نمیکند.