غلامرضاخان آصف‌الدوله

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
نسخهٔ تاریخ ‏۱ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۲۲ توسط Mohammadi3 (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
غلامرضاخان آصف‌الدوله
زادروز ح 1250ق
درگذشت ربیع‌الاول 1328ق
ملیت ایرانی
شغل و تخصص اصلی دولتمرد
شغل و تخصص های دیگر فرمانده نظامی
لقب آصف‌الدوله؛ شهاب‌الملک
گروه مقاله تاریخ ایران
خویشاوندان سرشناس حسین‌خان اینانلو نظام‌الدوله (پدر)
غلامرضاخان آصف‌الدوله
غلامرضاخان آصف‌الدوله

غلامرضاخان آصف‌الدوله (ح 1250ق- ربیع‌الاول 1328ق)

(غلامرضاخان شاهسون اینانلو، ملقب به آصف‌الدوله و شهاب‌الملک) نظامی و حاکم برخی از شهرها و ولایات ایران در دورۀ قاجار و وزیر داخلۀ محمدعلی شاه در دورۀ مشروطه. آصف‌الدوله حدود 50 سال در عرصۀ سیاست ایران حضور موثر، مستقیم و فعال داشته است. دربارۀ شخصیت وی داوری‌های متناقضی صورت گرفته؛ مخبرالسلطنه هدایت وی را مردی دارای روحیۀ قوی و ارادۀ ثابت و استوار و عبدالله مستوفی او را فردی بی‌بندوبار و لاابالی معرفی کرده است. برخی او را مقید به ظواهر و بواطن شریعت دانسته و عده‌ای کارهای خلاف شرعش را گزارش داده‌اند. ملک‌الشعرای بهار وی را دانشمندی مطلع از ادبیات، تاریخ، ریاضیات، هیأت و نجوم دانسته، ولی مدارکی دال بر این‌که وی تحصیلاتی داشته در دست نیست. از شواهدی (چون اقوالش در حمایت صرف از نظام پادشاهی) نیز مشخص است که پیوستن وی به مشروطه‌خواهان، از روی مصلحت‌اندیشی بوده است.

پدرش، حسین‌خان اینانلو نظام‌الدوله، در زمان ناصرالدین شاه حکومت کرمان، بلوچستان و خراسان را داشت. دربارۀ مکان و زمان تولد غلامرضاخان مدارکی موجود نیست، جز این که جورج چرچیل در کتاب فرهنگ رجال قاجار آن را حدود 1250ق تخمین زده است. غلامرضاخان از جوانی وارد خدمات نظام شد. سال 1279ق، زمان سرداری پدرش بر لشکر خراسان و سیستان، وی به سرهنگی غلامان شاهی منصوب شد. سال 1284 حکومت کرمان به پدرش واگذار شد و او نیز منصب سرتیپی و فرماندهی قشون آن ولایت را یافت. سه سال بعد پدرش حاکم خراسان شد و او نیز با درجۀ میرپنجی فرماندۀ توپخانه و رئیس ایلات شاهسون شد. در سال 1290 به دریافت لقب شهاب‌الملک از جانب شاه نائل آمد. صفر سال 1293 حکومت کردستان و توابعش به او واگذار شد و در روزهای آخر این سال این منصب را به شاهزاده سلطان مراد میرزا واگذاشت. در 1295ق به دنبال شورش در کرمان، شهاب‌الدوله فرمانروای آن ولایت و سیستان شد، اما به خاطر بی‌کفایتی او در برقراری نظم و تشدید شورش‌ها و قحطی، پس از یک سال و اندی از منصبش عزل شد. سال 1298 برای مدتی کوتاه حاکم کرمانشاه و سال بعد از جانب کامران میرزا به عنوان حاکم مازندران تعیین شد. در رمضان همان سال (1299) به دنبال بروز کینه از جانب کامران میرزا که نایب‌السلطنه و وزیر جنگ ناصرالدین شاه و فرمانروای ولایات زیادی بود، از حکومت مازندران عزل شد و به تبع این کینه حدود پنج سال دستش از مناصب حکومتی کوتاه بود. سال 1305 حکومت مازندران از طرف شاه به او تفویض شد و تا سال 1307 در این منصب بود. پس از آن در اواخر سال 1308ق حاکم خوزستان شد و در این دوره ضمن ادارۀ اوضاع آشفتۀ خوزستان، با حاکم خراسان هم در فرونشاندن آشوب خوانین بختیاری همکاری کرد. شهاب‌الدوله در سال 1313 با پرداخت رشوه‌هایی به ناصرالدین شاه و صدراعظمش (امین‌السلطان) ضمن به دست گرفتن پیشکاری خراسان، به دریافت لقب آصف‌الدوله هم نائل آمد. وی در این دورۀ 2 ساله عملا حاکم بلامنازع خراسان و سیستان بود. در زمان مظفرالدین شاه ابتدا به فرمان میرزا علی‌خان امین‌الدوله (صدراعظم شاه) از مقامش عزل و اندکی بعد (جمادی‌الاول 1315ق) از طرف شاه به عنوان حاکم کرمان و بلوچستان منصوب شد، اما به دلیل وقوع خشکسالی و قحطی در آن نواحی و اعمال خشونت از جانب ماموران حکومت برای دریافت مالیات، صدای اعتراض مردم آن ولایت بلند و او به تهران احضار شد. در ربیع‌الثانی سال 1317 به عنوان حاکم تهران منصوب و کم‌تر از یک‌سال بعد عزل شد.

مناصب بعدی آصف‌الدوله و رویداد‌های مهم زندگی او از زمان مشروطه به بعد:

  • چهارماه حکومت فارس (در اوائل سال 1320ق)
  • حکومت خراسان و سیستان (از صفر 1322 تا رجب 1325)، در این دوره که بحبوحۀ مشروطه بوده، رخ دادن دو اتفاق ناخوشایند در خراسان و عدم کفایت و درایت درست آصف‌الدوله در مدیریت آن‌ها باعث محاکمۀ او در عدلیه با حضور تعدادی از نمایندگان مجلس شورای ملی شد: فشار عاملان آصف‌الدوله برای وصول مواجب و مالیات و همچنین اشتهای سیری‌ناپذیر او در احتکار ارزاق عمومی (خاصه گندم) باعث گرانی نان و گوشت در مشهد و شورش مردم در صحن حرم امام رضا و سپس حرکت آن‌ها به سمت ارگ معاون‌التجار که مظنون به همدستی با حاکم بود و نتیجتا تیراندازی ماموران معاون‌التجار به سمت مرد شد. این حادثه اعتراض شدید روحانیون و نمایندگان مجلس را به دنبال داشت؛ حادثۀ دیگر اما جنجال بیش‌تر و دنباله‌داری به راه انداخت. تعدادی از مردم قوچان که با وجود اعمال فشار ماموران حکومتی توان پرداخت مالیات را نداشتند، ناچار دختران خود را به ترکمانان فروختند. این حادثۀ اخیر تا نزدیک دوسال بعد موضوع عمدۀ مذاکرات مجلس و گزارش روزنامه‌ها بود.
  • حضور در مجلس شورای ملی و ادای سوگند وفاداری به نظام مشروطه، به همراه تعدادی دیگر از رجال دربار (شعبان 1325ق)
  • انتصاب در مقام وزیر داخله (از رمضان 1325ق)
  • برکناری از مقام وزارت به دلیل بی‌کفایتی با رای اکثریت مطلق نمایندگان مجلس (86 رای موافق در مقابل یک رای مخالف) در 13 محرم 1326ق
  • حکومت فارس طی دورۀ استقرار استبداد صغیر، از جمادی‌الثانی 1326 تا رجب 1327ق.


منابع و مآخذ

  • کتاب آرزو: تاریخ مفصل مشروطیت ایران، عباس اسکندری، تهران: 1361.
  • المآثر و الآثار، محمدحسن اعتمادالسلطنه، به کوشش ایرج افشار، تهران: 1363.
  • تاریخ منتظم ناصری، محمدحسن اعتمادالسلطنه، به کوشش محمداسماعیل رضوانی، تهران: 1367.
  • خاطرات سیاسی علی امین‌الدوله، به کوشش حافظ فرمانفرمائیان، تهران: 1370.
  • شرح رجال ایران در قرن 12 و 13 و 14 هجری، مهدی بامداد، تهران: 1371 (چاپ چهارم)
  • فرهنگ رجال قاجار، جورج چرچیل، ترجمۀ غلامحسین میرزاصالح، تهران: 1369.
  • خاطرات و خطرات، مهدیقلی هدایت، تهران: ۱۳۶۱ (چاپ سوم).
  • شرح زندگانی من، عبدالله مستوفی، تهران: 1399 (چاپ هشتم).