جنگل و جنگل داری
جنگل و جنگلداری (forest)
جنگل مجموعهای است از درختان، درختچهها، علفها، موجودات ذرهبینی، و جانوران، که درختان آشکارترین ساختارهای زندۀ این مجموعه بهشمار میآیند. درختان قادرند در گسترۀ وسیعی از شرایط اقلیمی به حیات خود ادامه دهند، اما جنگلها عموماً بخشهای مرطوبتر و کمتر سرد زیستکرۀ زمینی را اشغال میکنند. جنگل در فرهنگهای مختلف انسانی در زمانهای مختلف، مکانی خطرناک، امن، برخوردار از فرصت اقتصادی، تفریحی و مایۀ ارضای حس زیباییشناختی آدمی تلقی شده است. جنگل در فرآیندهای طبیعی چرخۀ غذایی و تصفیۀ آب مؤثر است، و از جهات دیگر به حفظ پاکیزگی محیط زیست کمک میکند. جنگلها منابع ارزشمند بسیاری از فرآوردهها بهشمار میآیند. بزرگی جثه و رشد آهستۀ درختان سبب میشود که جنگلها پایدار و دائمی به نظر آیند، اما در واقع جنگلها جایگاه پویا و متحرکی برای فرآیندهای در حال تکوینی چون رشد و مرگ درخت و تشکیل خاکاند، گونههای درختان در ناحیهای خاص نیز همواره در حال تغییرند، زیرا گونهها مهاجرت میکنند و درختان جدید به نواحیِ دستخوشِ آشفتگی هجوم میآورند. اقلیمها نیز خود تغییر میکنند، اما این تغییر عموماً چندان کُند و در طی دهها یا صدها سال اتفاق میافتد که بهنظر میرسد یک ناحیۀ جنگلی معیّن حاوی گروه ثابتی از گونههاست. موجودات مناطق جنگلی بهشیوههای پیچیدهای برهم تأثیر میگذارند. درختان برای دسترسی به آفتاب، رطوبت، و مواد غذایی کانی با یکدیگر رقابت میکنند. این مواد و مصالح برای تحقق یافتن نورساخت (فتوسنتز) ضروریاند؛ عمل نورساخت فرآیندی است که از آن طریق گیاهان سبز ترکیبهای آلی برای دریافت انرژی زیستن و رشدکردن تولید میکنند. درختان با انجام عمل نورساخت، دیاکسید کربن هوا را جذب میکنند و رطوبت را هم از خاک بیرون میکشند. درختان به نگهداری و حفظ آب کمک میکنند؛ بارانهای شدید بهسرعت از زمین جنگل تخلیه نمیشوند. فعالیتهای طبیعی یا انسانی که جنگلها را تخریب میکنند به افزایش رواناب و بالارفتن موقّتی سطوح دیاکسید کربن جوّ میانجامند. پس از آن جنگل در حال رشد، میزان اکسیژن موجود در جوّ را افزایش میدهد. جنگل بالغ اکسیژن کمتری به جوّ میافزاید. برنامهای پژوهشی در سطح جهان در حال اجرا است که برای اندازهگیری تأثیر کلی جنگلها بر جوّ کرۀ زمین طراحی شده است. گونههای درخت را برپایۀ منشأ تکاملی آنها به شش گروه میتوان تقسیم کرد: هولارکتیک[۱] (با منشأ نیمکرۀ شمالی)، نئوتروپیک[۲] (با منشأ امریکای مرکزی و جنوبی)، پالئوتروپیک[۳] (با منشأ افریقا و آسیای استوایی)، کاپنسیس[۴] (با منشأ افریقای جنوبی)، استرالیایی، و جنوبگان[۵]. یک گونه طبعاً فقط در جایی یافت میشود که در آنجا پرورش یافته یا بعدها به آنجا مهاجرت کرده باشد. گونههای درخت کاج بهطور طبیعی در نیمکرۀ شمالی یافت میشوند و از این رو به گروه هولارکتیک تعلق دارند. اما، بسیاری از گونهها دانسته و تعمداً به نواحی دیگر، با همان آب و هوای منشأ آنها، برده یا وارد شدهاند؛ مثلاً، گونههای کاج در بسیاری از نقاط نیمکرۀ جنوبی و اوکالیپتوس از درختان بومی استرالیا، در سایر مکانها کاشته میشوند. جنگلها با زمینههای وراثتی مختلفی که تحت شرایط مشابه اقلیمی و خاک در بخشهای مختلف جهان رشد میکنند، از بسیاری مشخصههای ساختاری مشابه برخوردارند. به اینترتیب، جنگلها را میتوان بهمنزلۀ بخش اصلی بسیاری از زیستبومها قلمداد کرد. جنگلهای تایگا[۶] و شمالی[۷] جنگلهای سوزنیبرگاند و تعداد گونههای آنها در نواحی سردسیر کمشمار است. جنگلهای خزاندار (برگریز) معتدل در مناطق معتدل و بارانی و با زمستانهای سرد، عمدتاً جنگلهای پهنبرگاند. جنگلهای همیشه سبز جنب حارّهای ترکیبی از جنگلهای پهنبرگ و سوزنیبرگ در مناطقیاند که بارش کافی و زمستانهای معتدل دارند. جنگلهای بارانی استوایی عبارتاند از جنگلهای سرسبز با ساختار پیچیده و با گونههای پرشمار در مناطق گرم و مرطوب. جنگلهای چاپارال[۸] یا خارآذین[۹] جنگلهای بیشهمانندی از درختچهها و درختان پایه کوتاه در مناطقیاند که زمستانهای معتدل و تابستانهای گرم و خشک دارند. علفزارها و گرمدشتهای حارهای (ساوانا[۱۰]) عبارتاند از علفزارها و چمنزارهایی با درختانی پراکنده که در مناطق گرم با خشکسالی فصلی میرویند. جنگلداری عبارت است از بهرهبرداری و مدیریت منابع جنگلی. بهرهبرداری از جنگل را به دو مقولۀ مصرفی (تحلیلبرنده[۱۱]) و غیرمصرفی[۱۲] میتوان تقسیم کرد. بهرهبرداری غیرمصرفی، که در آن اندکی از جنگل برداشت میشود، شامل حفاظت آبخیز، زیستگاه حیاتوحش و ماهیان، و موارد استفادۀ تفریحی و زیباشناختی است. این بهرهبرداریهای خاص مستلزم آن است که جنگلها در شرایطی خاص نگهداری شوند که گاه برخی از بهرهبرداریهای غیرمصرفی و مصرفی با آنها ناسازگارند. بهرهبرداریهای مصرفی، بنابر تعریف، متضمن بهرهبرداری از محصولات و فرآوردههای جنگلی است؛ این نوع بهرهبرداری غالباً برداشت از درختان را طلب میکند. منابع جنگلی تجدیدپذیرند، زیرا بعد از قطعکردن درختان قدیمی درختان جدیدی میتوان بهجای آنها کاشت. بهرهبرداری از جنگلها برای دستیابی به چوب، مواد شیمیایی، و سایر فرآوردهها فعالیتی مصرفی و تحلیلبرنده است. در حدود نیمی از چوب برداشتشده در جهان مستقیماً برای سوخت به مصرف میرسد. در کشورهای در حال توسعه چوب منبع اصلی سوخت بهشمار میآید؛ میزان مصرف آن به تناسب هزینۀ منابع انرژی جایگزین در نوسان است. هزاران سال است که از چوب برای تولید الوار در ساختمانسازی استفاده میشود. امروزه، چوب مخصوص ساختمان را عمدتاً از درختان سوزنیبرگ صاف و مستحکم بهدست میآورند. نخستینبار حدود ۱۵۰ سال قبل از چوب برای تهیه کاغذ استفاده کردند، و هنوز هم بهطور عمده از چوب تولید میشود. از الیاف سلولز چوب میتوان ابریشم مصنوعی، فیلم عکاسی، اسفنجهای مصنوعی، لاکالکلهای مصنوعی (سنتزی)، و سایر مواد پلاستیکی نیز بهدست آورد. برای تهیۀ پلاستیک میتوان از چوب به میزان وسیعتری در صنایع استفاده کرد، البته نفت، که یک مادۀ خام جانشین بهشمار میآید، ارزانتر از چوب است. از فرآوردههای جانبیِ تولید خمیر چوب و کاغذ و از تقطیر مستقل چوب، مواد شیمیایی گوناگونی ساخته میشود؛ ازجملۀ این مواد میتوان زغال چوب، اسید استیک، متانول، روغنهای گوناگون، و مواد شیمیایی دارویی را برشمرد. تربانتین[۱۳] و قطران[۱۴] را از تقطیر ویرانگر یا از طریق داغدارکردن و خراشیدن زخم درختان کاج زنده میتوان بهدست آورد. شهد افرا با گرفتن شیره از مغز درختان افرای زنده بهدست میآید، و درختان گوناگون فرآوردههای دیگری را فراهم میآورند. نگهداری از جنگلها با هدفهای متعددی صورت میگیرد، که از مراقبت دقیق جنگلهای پرورشی تا نواحی نسبتاً طبیعی را دربر میگیرد که در آنها درختان قطع نمیشوند و حداقل حمایت در برابر هرگونه اختلال و آشفتگی از آنها صورت میگیرد. میزان اِعمال مدیریت به ظرفیت رشد جنگل و هدفهای گوناگون اقتصادی و سیاسی بستگی دارد. حتی جنگلهایی که تحت دقیقترین مراقبتها پرورش مییابند در حداکثر محصولات کشاورزی مدیریت نمیشوند. رشد محصولات جنگلی، حتی در بارآورترین خاکها، برخلاف محصولات کشاورزی، چند سال طول میکشد. دیررسبودن محصولات جنگلی غالباً سبب میشود که محصولات بهموقع به بازار نرسد و تقاضای بازار تغییر کند؛ مدیریت جنگل باید انعطافپذیر باشد. واحد بنیادی مدیریت جنگل «تودۀ جنگل[۱۵]» است. هر تودۀ جنگل عبارت است از گروهی درخت با سن، گونه، ساختار، و شرایط رشد یکسان. مساحت تودههای جنگلی از ۰.۴ تا بیش از ۴۰ هکتار متغیر است. فناوری عملآوردن تودههای جنگلی را جنگلپروری[۱۶] میگویند. بسیاری از روشهای جنگلپروری بهنوعی آشفتگی و اختلال شبیه است، که طی آن غالباً درختان یا پوشش گیاهی موجود را ازبین میبرند تا امکان استقرار و رشد درختان مطلوب فراهم آید. حفاظت جنگل عبارت است از مدیریت برنامهریزیشدۀ منابع طبیعی بهمنظور جلوگیری از نادیدهگرفتهشدن، سوءاستفاده و تخریب آنها. جنگلها هریک از موارد استفادهای را که برشمردیم فراهم میآورند، اما فقط در شرایطی معیّن. با رشد و مرگ درختان، مهاجرت گونهها، و تغییر آبوهوا جنگلها دستخوش تغییر شدهاند و این تغییر ادامه خواهدیافت. بروز این تغییرات در جنگل غالباً ایجاد تنش میکند، و درختان تحت تأثیر حشرات یا بیماریها ممکن است ضعیف، بیمار، و نهایتاً خشک شوند. آلودگی هوا و آب ناشی از فعالیت آدمی یا طبیعت میتواند به درختان صدمۀ بیشتری وارد آورد. در اروپای شمالی، باران اسیدی بر هزاران هکتار جنگل تأثیر نامطلوب گذاشته است. یکی از اهداف حفاظت، جلوگیری از تخریب غیرعمدی جنگلها براثر بیماری، فعالیت حشرات، و سایر عوامل و هدف دیگر تعیین اهداف مدیریت برای هر ناحیۀ جنگل است. همینکه اهداف مربوط به هر تودۀ جنگلی تعیین شوند، مدیریت واقعی و عملی باید بر زمینههای علوم طبیعی، فرآیندها و پیشینۀ درازمدّت، و فناوریهای جدید و امروزی تسلط داشته باشد. تصمیمگیری درخصوص حفاظت از ارزشها موضوعی علمی، فنی، و سیاسی است، و مستلزم درک این نکته است که کدام فعالیتهای طبیعی و انسانی زودتر به تخریب جنگلها میانجامد و باید بر واقعبینانهترین کاربردهای آنها اشراف داشته باشد، که هم مستلزم حفظ حقوق خصوصی مالک فردی و هم همگانی، هردو، است.