انقلاب صنعتی
انقلاب صنعتی (Industrial Revolution)
شتابگیری پیشرفت فنی و اقتصادی. در نیمۀ دوم قرن ۱۸ آشکارا در بریتانیا آغاز شد. در این زمان، اقتصاد سنّتی کشاورزی جای خود را به اقتصادی داد که زیر سلطۀ ماشینآلات و تولید بود؛ تولیدی که بهواسطۀ پیشرفتهای فنی، ازجمله ماشین بخار، امکانپذیر شد. درنتیجه، قدرت سیاسی از زمینداران به سرمایهداران صنعتی، ازجمله کارخانهداران، انتقال یافت و طبقۀ کارگر شهری[۱] پدید آمد. بریتانیا بهمنزلۀ مهد انقلاب صنعتی مدتها «کارگاه جهان[۲]» بود. بنابراین، انقلاب صنعتی اساس اقتدار جهانی بریتانیای قرن ۱۹ و منشأ امپراتوری بریتانیا محسوب میشود. از ۱۸۳۰ تا اوایل قرن ۲۰، انقلاب صنعتی در سراسر اروپا، ایالات متحده امریکا، در ژاپن، و امپراتوریهای استعماری دیگر گسترش یافت. بر سر اصطلاح «انقلاب صنعتی» مناقشاتی مطرح است، زیرا چنین اصطلاحی دلالت ضمنی بر تغییری ناگهانی و نظرگیر دارد، اما فرآیند صنعتیشدن بسیار طولانی و آشفته بود و از منطقهای به منطقۀ دیگر و از صنعتی به صنعت دیگر متفاوت بود.
علل. مورّخان هنوز به این میاندیشند که انقلاب صنعتی «انقلاب توسعه» بود، زیرا تحوّلی ناگزیر بود که در روند تغییرات پیوستۀ سیاسی و اجتماعی، نوآوریها در روشهای کشاورزی، انباشت سرمایه، و رونق تجارت در قرن ۱۷ و پیش از آن روی داد. در ۱۹۶۰، دبلیو دبلیو روستو[۳]، تاریخدان اقتصادی، مدلی از «مراحل رشد اقتصادی» پیش نهاد. روستو از جامعۀ کشاورزی «سنتی» آغاز و دورهای طولانی را مطرح کرد که در آن «شرایط لازم برای جهش» پدید میآید. ازجملۀ این شرایط تولید محصولات کشاورزی مازاد بهمنزلۀ پشتوانۀ مالی رشد صنعتی، و نیز توسعۀ نهادهای دولتی و تجاری مناسب بود. با فرارسیدن قرن ۱۸، در بریتانیا تلفیقی از اوضاع و احوال مساعد برای تغییر پدیدار شد. افزایش تولید محصولات کشاورزی، رونق و گسترش تجارت، افزایش جمعیت و تأمین نیروی کار کافی، منابع طبیعی بهویژه ذخایر سرشار و دسترسپذیر زغالسنگ، مواد خام مستعمرات، گسترش بازار فروش بهسبب افزایش جمعیت و مستعمرات، ظهور طبقۀ متوسط قدرتمند و نظام سیاسی نسبتاً باثبات، نظام پولی سالم، و سرمایۀ ارزان بهسبب پایینبودن نرخ بهره. این همه برای سرمایهگذاریهای سنگین در فناوریهای نو ضرورت داشت. این شرایط به وضعیتی منتهی شد که روستو آن را «جهش» مینامد که در حدود ۱۷۸۰ رخ داد، هرچند مورخان بر سر تاریخ آن اتفاق نظر ندارند. رشد اولیه با صنایع اساسی خاصی پا گرفت، بهویژه باید از صنایع نسّاجی، استخراج زغالسنگ، و تولید آهن نام برد. با آغاز جهش، رشد هر صنعت از طریق مجموعۀ پیچیدهای از ارتباطات و وابستگیهای درونی، و نمودهای خارجی یا آثار جانبی موجب رشد صنایع دیگر شد و توسعههای پیوستهای در سازمان، قدرت، و مهندسی بههمراه آورد. روستو مسلّم میدانست که نمایشگاه بزرگ[۴] ۱۸۵۱ موجب رسیدن اقتصاد به مرحلۀ بلوغ یا رشد خودکفا شد و همچنان پیش رفت تا به جهان مدرنِ مصرف انبوه در قرن ۲۰ رسید.
صنعت در قرن ۱۸. بریتانیا در قرن ۱۸ اساس صنعتیِ رو به تکاملی داشت که شامل صنایع پشمبافی، آهن، چرم، ابریشم، کتان، کشباف، سرب، نوشابهسازی، کشتیسازی، و بسیاری حرفههای دیگر میشد. بیشتر صنایع در جنوب و شرق کشور استقرار یافته و همۀ آنها کوچک مقیاس و با فناوری ساده و سطح پایینی بودند. سازمان صنعتی کشور بر محور نظام تولید در منزل متمرکز بود که در آن، بازرگانان و لباسفروشان کار را بین صنعتگران خانگی (بیرونکارها) پخش میکردند که در خانۀ خود مشغول کار بودند. نظام کار در منزل مزایای اجتماعی خاصی داشت. ازجمله کارگران میتوانستند با سرعت دلخواه کار کنند و در ایام کسادی حرفهشان وقت بیشتری برای کشاورزی صرف کنند. به هر ترتیب، این شیوه کارآیی اقتصادی نداشت و کارفرمایان به دشواری میتوانستند کیفیت یا کمیّت محصول را تضمین کنند.
صنعت نسّاجی. نخستین صنعتی که از بیشترین مزایای نوآوری در فناوری برخوردار شد، صنعت نسّاجی بود. جان کِی[۵] ماکوی مکانیکی را در ۱۷۳۳ اختراع کرد. این ماکو روی چرخ قرار داشت و با این اختراع، تولید هر بافنده دو برابر شد. همین امر سبب شد ریسندهها نیز به فکر وسایل کمکی مکانیکی بیفتند تا پاسخگوی افزایش تقاضای نخ باشند. درپی این نوآوریها، بهسرعت نوآوریهای دیگری ظهور کرد. برخی از مهمترینِ آنها عبارتاند از ماشین ریسندگی جنیِ[۶] جیمز هارگریوز[۷] (ح ۱۷۶۴)، «ماشین ریسندگی آبیِ[۸]» ریچارد آرکرایت[۹] که نوعی غلتک برای ریسیدن پنبه بود (۱۷۶۸)، «ماشین ریسندگی میولِ[۱۰]» ساموئل کرامپتون[۱۱] ( ۱۷۷۹)، و تلفیقی از ماشین جنیِ هارگریوز و ماشین ریسندگی آبیِ آرکرایت. ماشین بافندگی برقی ادموند کارترایت[۱۲] تا ۲۵ سال بعد کامل نشد، اما در آن زمان کارخانۀ دانکَستر[۱۳] او به ماشین بخار مجهّز بود و یکی دو سال بعد، صدها دستگاه از ماشین بافندگی به کارخانههای منچستر فروخت. ماشینیشدن با گسترش نظام تولید کارخانهای[۱۴] و برقراری انضباط سخت برای کارگران همراه بود. بنا به قول ای جِی هابزباوم[۱۵] مورّخ هر که از انقلاب صنعتی سخن میگوید از پنبه سخن میگوید. صنعت پنبۀ لنکشر جنوبی[۱۶] قبل از همه از گسترش نوآوریهای فناورانه سود برد. لنکشر زغالسنگ، آب شیرین، بنادر خوب، و جمعیتی رو به افزایش داشت. بعدها صنعت پشم نیز، بهویژه در رایدینگ غربی[۱۷] یورکشر[۱۸]، رشد کرد. صنعت پشم در آنگلیای شرقی[۱۹] و وست کانتری[۲۰] تا حدودی از بین رفت و نابسامانیهای اقتصادی، بهویژه بین کارگران بافندۀ دستی، منجر به بروز مخالفتهای گاه و بیگاه، ازجمله شورش لودایتها[۲۱] یا کارگران مخالف فناوری جدید شد.
نیروی بخار. نخستین کارخانهها از نیروی آب استفاده میکردند و برای استفاده از این نیرو، ناگزیر در نواحی پست و بلند مجاور رودها یا نهرهایی با جریان تند احداث میشدند. اختراع ماشین بخار[۲۲] جیمز وات[۲۳] (۱۷۶۹) و بهکارگیری آن برای تولید حرکت چرخشی با استفاده از چرخدندههای سیارهای در ۱۷۸۱، استفادۀ سریع و همهجانبه از قوۀ بخار در صنعت را امکانپذیر کرد. با استفاده از نیروی بخار، محدودیتِ انتخاب محل کارخانه برطرف شد و درنتیجه، کارخانهها را در مجاورت معادن زغالسنگ ساختند تا سوخت ارزانتر تأمین شود.
زغالسنگ. در ۱۷۰۰، زغالسنگ را عمدتاً با دست از معادن زیرزمینی یا روباز استخراج میکردند. در قرن ۱۸، تقاضا برای مصرف زغالسنگ در ماشینهای بخارِ صنایع، و نیز برای مصرف اجاقهای خانگیِ جمعیتِ رو به رشد افزایش یافت. صنعت زغالسنگ با تولید بیشتر به این تقاضا پاسخ گفت. مناطق اصلی زغالخیز در ویلز جنوبی[۲۴]، استفوردشر[۲۵]، یورکشر ـ ناتینگمشر[۲۶]، نورتامبرلند ـ دارِم[۲۷]، و مرکز اسکاتلند واقع بودند. با اختراع ماشین بخار حفّاری عمیقتر در معادن زغالسنگ امکانپذیر شد، زیرا زهکشی معادن عمیق با استفاده از ماشین بخار صورت میگرفت. ماشین بخار توماس نیوکامن[۲۸] (ح ۱۷۱۲) اولین اختراع برای زهکشی معادن بود. سیستم سادهای برای تهویۀ معدن نیز ابداع شد. در این سیستم، چاه دومی برای «برگشت هوا» حفر و آتشی در انتهای آن روشن میکردند، بهطوری که با بالارفتن دود گرم در این چاه، هوای تازه از «چاه رفتِ هوا» مکیده و سراسر معدن تهویه میشد. تهویۀ همۀ نقاط معدن مستلزم وجود سیستم پیچیدهای از «دیوارهای مسدودکننده جریان هوا[۲۹]» و «دریچهها[۳۰]» بود و نقصِ تهویه منجر به انفجارهای مرگبار در آن میشد. هامفری دیوی[۳۱] چراغ ایمنی را در ۱۸۱۵ اختراع کرد. با این چراغ، معدنچیان کارگاههای استخراج را با کمترین خطر اشتعال گاز انفجاری متان روشن میکردند که در تداول معدنچیان به گاز زغالسنگ[۳۲] موسوم بود. نخستین خط آهن در معادن را مهندسان معدن، ازجمله جورج استیونسون[۳۳]، برای انتقال زغالسنگ از معادن به باراندازها احداث کردند. به هر حال، با وجود پیشرفتهای فناوری در روشهای معدنکاری، در روشهای استخراج پیشرفت مشابهی به عمل نیامد و ۲۲۵میلیون تن زغالسنگی که در ۱۹۰۰ از معادن بریتانیا تولید شد، با دست و در شرایط خطرناک و نامساعد استخراج شد.
آهن و فولاد. تا ۱۷۲۰، صنعت آهن انگلستان بهسبب عدم دسترسی به چوب لازم برای تولید زغال چوب، با مشکل مواجه بود و نیمی از آهن مصرفی کشور وارد میشد. اما در ۱۷۰۹، آبراهام داربی اول[۳۴] پیشگام مصرف کُک برای ذوب سنگ آهن شد. در ۱۷۴۸، فرآیند پودلاژِ[۳۵] هنری کورت[۳۶] تولید آهن ورزیده[۳۷] را با زغالسنگ و آهن خام امکانپذیر کرد و آهن به عاملی مهم در صنعتیشدن بدل شد. جان ویلکینسون[۳۸]، که پشتیبان سرسخت استفاده از آهن در ساخت همه چیز، از قایق باری تا نمازخانۀ کلیسا، بود، روشهای ریختهگری و مهندسی را اصلاح و کارخانۀ ذوب آهن بزرگمقیاسی نیز بر پا کرد. بعدها پیشرفتهای بیشتر امکانپذیر شد ازجمله بعد از ظهور ماشین بخار جیمز وات برای تولید دم[۳۹]، و اختراعات جیمز نیلسون[۴۰] برای دمش هوای داغ (۱۸۲۹)، و ابداع پتک بخار جیمز نیسمیت[۴۱] در ۱۸۲۹ برای کار بر آهن ورزیده و فولاد. در قرن ۱۸، صنعت تولید آهن سریعاً پیشرفت کرد. از آهن برای ساخت ماشینآلات و احداث ساختمانهای صنعت نسّاجی استفاده شد و با آن ماشینهای دقیق و ماشین بخار ساختند. بدون این فلز انقلاب صنعتی رخ نمیداد. کارخانۀ ذوب آهن خانوادۀ داربی، در کولبروکدیل[۴۲]، مدام توسعه مییافت و آبراهام داربی سوم[۴۳] نخستین پل آهنی را در آیرنبریج[۴۴] ساخت (۱۷۷۹). جان روباک[۴۵] کارخانۀ ذوب آهن کرون[۴۶] را در اسکاتلند، و ریچارد کراشا[۴۷] کارخانۀ عظیم ذوب آهن سیفارتفا[۴۸] را در ویلز جنوبی احداث کردند. حدود ۱۷۴۰، بنجامین هانتسمن[۴۹] فرآیند بوتهای[۵۰] را برای تولید مقادیر کم فولاد ریختگی با کک توسعه داد. در ۱۸۵۶، هنری بسمر[۵۱] فرآیند بسمر[۵۲] را ابداع کرد. در ۱۸۶۱، ویلیام زیمنس[۵۳] موفّق به ابداع فرآیند اجاق باز[۵۴] شد. با ظهور روشهای جدیدِ تولید، فرآوری مقادیر فراوان فولاد نرم از سنگ آهن بی فسفر عملی شد. در ۱۸۷۹، سیدنی گیلکریست ـ توماس[۵۵] نحوۀ مصرف سنگ آهن فسفردار را با استفاده از پوشش نسوز سنگ آهک دولومیتی برای کنورتر (کورۀ مبدّل)[۵۶] نشان داد. فولاد از چدن[۵۷]، یعنی فلز اصلی دوران انقلاب صنعتی، مقاومتر و چکشخوارتر بود و بهسرعت جایگزین آن شد و در ساخت ماشینآلات، ساختمانسازی، کشتیسازی، و اسلحهسازی بهکار رفت. فولاد ارزان، بهویژه، موجب احداث راهآهن شد.
تحولات فناوری، سیاسی، و اجتماعی. انقلاب صنعتی تحولات بسیاری بههمراه داشت. در این دوران از مواد جدید، بهویژه آهن و فولاد، همچنین از منابع انرژی جدید، ازجمله زغالسنگ و ماشین بخار، و از همه بارزتر، ماشینآلات جدید، بهویژه در صنعت نسّاجی، استفاده شد. نظام حمل و نقل با بهراهافتادن لکوموتیوهای بخار، حفر کانالها، و احداث جادههای بهتر متحوّل شد. با جایگزینی نظام صنعت کارخانهای به جای نظام کار در منزل، از روشهای جدید سازماندهی کار استفاده شد و تخصصیشدن کارها، تقسیم کار و روابط جدید بین کارگر و کارفرما را بههمراه آورد. شرایط کاری جدید به تحولات سیاسی منتهی شد، زیرا ثروت از دست طبقۀ زمیندار خارج شد و به چنگ طبقۀ جدید کارخانهدار افتاد و درپی آن تحولات اجتماعی عظیمی براثر مهاجرت داخلی، افزایش جمعیت، و رشد شهرنشینی بهوقوع پیوست.
اصلاحات سیاسی. این تحولات معایب پارلمان غیرمردمی را روشن کرد. مراکز صنعتیِ در حال رشد، مانند بیرمنگام و منچستر در پارلمان نماینده نداشتند، اما ناحیۀ روستایی کمجمعیتی مانند کورنوال[۵۸] ۴۴ نماینده در پارلمان داشت. بدین ترتیب، انقلاب صنعتی به اصلاحات سیاسی، بهویژه تصویب قوانین اصلاحطلبانه[۵۹] در پارلمان انجامید. با افزایش توجه پارلمان به مسائل تجاری، گرایش به اقتصاد آزاد[۶۰]، بهویژه تجارت آزاد[۶۱]، بر خطمشی دولت تسلّط یافت، زیرا صنعتگران استدلال میکردند که سیاست حمایت از صنایع داخلی[۶۲] سبب میشود کشورهای دیگر دروازههای خود را به روی کالاهای انگلیسی ببندند.
- ↑ urban working class
- ↑ workshop of the world
- ↑ W W Rostow
- ↑ Great Exhibition
- ↑ John Kay
- ↑ spinning jenny
- ↑ James Hargreaves
- ↑ water-frame
- ↑ Richard Arkwright
- ↑ spinning mule
- ↑ Samuel Cormpton
- ↑ Edmund Cartwright
- ↑ Doncaster
- ↑ factory system
- ↑ E J Hobsbawm
- ↑ South Lancashire
- ↑ West Riding
- ↑ Yorkshire
- ↑ east Anglia
- ↑ West Country
- ↑ Luddites
- ↑ steam engine
- ↑ James Watt
- ↑ South Wales
- ↑ Staffordshire
- ↑ Yorkshire-Nottinghamshire
- ↑ Northumberland-Durham
- ↑ Thomas Newcomen
- ↑ stoppings
- ↑ trapdoors
- ↑ Humphrey Davy
- ↑ firedamp
- ↑ George Stephenson
- ↑ (Abraham Darby (I
- ↑ puddling
- ↑ Henry Cort
- ↑ wrought iron
- ↑ John Wilkinson
- ↑ blast
- ↑ James Neilson
- ↑ James Nasmyth
- ↑ Coalbrookdale
- ↑ Abraham Darby III
- ↑ Ironbridge
- ↑ John Roebuck
- ↑ Carron
- ↑ Richard Crawshay
- ↑ Cyfarthfa
- ↑ Benjamin Huntsman
- ↑ Crucible process
- ↑ Henry Bessemer
- ↑ Bessemer process
- ↑ William Siemens
- ↑ open-hearth process
- ↑ Sydney Gilchrist-Thomas
- ↑ converter
- ↑ cast iron
- ↑ Cornwall
- ↑ Reform acts
- ↑ laissez faire
- ↑ free trade
- ↑ protectionism