بوم شناسی آزمایشی
بومشناسی آزمایشی (Experimental ecology)
آزمایشها دشواریهای خاصی در حوزۀ بومشناسی یا اکولوژی دارند، که عمدۀ این دشواریها ناشی از گسترۀ عظیم مقیاسهایی است که فرآیندهای اکولوژی در ورای آن عمل میکند. همچنین قائم به ذات بودن زیستپذیری طبیعی دنیای واقعی، و نیز بهعلت کثرت عوامل برهمکنش (غالباً غیر مستقیم) است، که بر یک سامانه تأثیر میگذارند. میتوانیم این دشواریها را با مفصل و پیچیدهترکردن آزمایشهایمان منعکس کنیم، اما هر چه این آزمایشها پیچیدهتر شوند تفسیر و تعبیر زیستشناختی آن دشوارتر میشود. پیبردن به این نکته هم مهم است که تمامی آزمایشها مستلزم توافق و سازش و حالتی بینابینیاند که در سوی دقیق یا غیرواقعی این نوع آزمایشهای آزمایشگاهی قرار دارند، که در سازوکارهای پژوهشی مطلوباند و امکان مشاهداتی طی چند نسل را فراهم میآورند. آزمایشهای آزمایشگاهی را میتوان «مدلهای زیستشناختی کمّی» تلقی کرد، یعنی پلی بین مدلهای ریاضی و پیچیدگی جهان واقعی. آزمایشهای میدانی غالباً مستلزم سنجیدن پاسخ یک سیستم در هنگامی است که این سیستم مختل میشود (مثلاً، از طریق حذف گونههایی از این سیستم یا افزودن مواد مغذی به آن)، و هستۀ اصلی اکولوژی امروز است. اما، عمدتاً بهعلت هزینهها و مشکلات تدارکاتی، تعداد زیادی آزمایشهای میدانی به محدودههای زمانی (دو یا سه سال) و مکانی (چند متر مربع) محدود میشود، هر چند که این محدودیت در حال تغییر است. همیشه هم انجام آزمایشها، چه بهدلایل اخلاقی یا اقتصادی، یا بهعلتهای مقیاسی و ابعاد آزمایش، ممکن و شدنی نیست. به این ترتیب، «آزمایشهای» به اصطلاح «طبیعی»، نیز بهرغم مشکلاتشان مهم بهشمار میآیند. هیچ دخل و تصرفی صورت نمیگیرد، صرفاً چیزی که طبیعت فراهم آورده است مشاهده میکنیم (پس این آزمایشها بسیار واقعی و غیر دقیقاند) و آن را با الگوهایی مقایسه میکنیم که بهطور نظری پیشبینی شده بود. اما، همین الگو میتواند ناشی از بیش از یک فرآیند باشد، بنابراین پیوند بین علت و معلول ضعیف است.