ترور
ترور (terror)
اصطلاحی فرانسوی به معنی رعب و وحشت فوقالعاده و نیز به وحشتافکندن. نخستینبار در انقلاب فرانسه به دورهای (۱۷۹۳ـ۱۷۹۴) اطلاق شد که در آن انقلابیون به دستگیری و اعدام مخالفان خود پرداختند و بیش از ۳۰۰هزار نفر را زندانی و ۱۷هزار نفر را با گیوتین اعدام کردند. این دوره را «حکومت ترور یا وحشت» نامیدهاند. اصطلاح ترور کمکم در عرف سیاسی به عمل حکومت یا گروهها و افرادی اطلاق شد که برای حفظ قدرت یا مبارزه با دولت و مرعوبکردن آن دست به آدمکُشی، آدمربایی و خرابکاری میزدند. در اواخر قرن ۱۹ با قدرتگرفتن آنارشیستهای انقلابی، بهویژه در روسیه، ترور فقط بهمعنای قتل سیاسی بهکار رفت و کسانی را که بهقتل و کشتن شخصیتهای برجسته سیاسی و نظامی میپرداختند «تروریست» نامیدند. اصطلاح ترور و تروریست با همین معنی در دورۀ انقلاب مشروطیت وارد ایران شد و لفظ ترور، ترور کردن و ترور شدن به معنی قتل سیاسی و کشتن غافلگیرانه مصطلح شد و رواج یافت. ترور کردن به این معنی مطابق اصطلاح «فَتْک» در زبان عربی است. فتک به معنی آدمکُشی غافلگیرکننده است و اسم فاعل آن «فاتِک»، کسی که به این عمل مبادرت میکند، دقیقاً معادل تروریست است. پیامبر اسلام (ص) و ائمه (ع) آن را تحریم کردهاند. در معروفترین حدیث متواتر از پیامبر (ص) آمده است: «الایمان قَیَّدَالفتکَ و لایَفتِکُ المؤمن» ایمان فتک را به زنجیر کشیده و مؤمن مرتکب فتک نمیشود. مسلم بن عقیل در واقعه کربلا هنگامیکه در خانۀ هانی بن عروه پنهان شده بود، با آنکه میتوانست به راحتی ابن زیاد را که به عیادت هانی آمده بود بهقتل رساند، چنین نکرد و در جواب هانی بههمین حدیث نبوی استشهاد کرد. ترور به صورت سازمانیافته در ایران در دورۀ فدائیان اسماعیلی و پیروان حسن صباح شکل گرفت که مخالفان اصلی خود را ترور میکردند و با تهدید و ایجاد رعب و وحشت دیگران را به اطاعت از خود فرا میخواندند. در غرب فرقه اسماعیلی را assassins مینامند که از واژه حشاشین گرفته شده، ظاهراً به این علت که آنان جهت آمادگی برای کارهای خطرناک از مادۀ مخدر حشیش استفاده میکردند. امروزه در زبان انگلیسی «ترورکردن» را assassination میگویند که از همین واژه ساخته شده است. نیز ← تروریسم