تناوب زراعی
تَناوبِ زراعی (crop rotation)
تغییر چرخشی نوع محصول در یک قطعه زمین خاص. هدف از کشت محصولات با ترتیبی خاص بهرهبرداری از خاک و افزایش مواد مغذی آن و همچنین، جلوگیری از افزایش حشرات و آفات قارچی است. گنجاندن بقولاتی[۱] نظیر نخود[۲] و لوبیا[۳] در تناوب مزبور سبب افزایش نیترات خاک میشود، زیرا ریشۀ این گیاهان باکتریهایی دارند که نیتروژن هوا را تثبیت میکنند. در یک تناوب سادۀ هفتساله میتوان سه سال علف[۴]، دو سال گندم[۵]، و سپس دو سال جو[۶] کشت کرد. پس از برداشت آخرین محصول جو، بار دیگر کشت موقّت علف موقّت علف در آن قطعه زمین آغاز میشود. در قرن ۱۸، مالکان برای دستیابی به روشهای کشت بهتر و افزایش بازدهی و سود، بیشتر تلاش کردند، خرید و فروش زمین رونق بسیار یافت، بسیاری از مالکان قدیمی مجبور شدند برای پرداخت بدهیهای خود بخشی از زمینهایشان را بفروشند و خریداران غالباً اشخاصی تازهکار با پیشینۀ تجاری بودند که مالکیت زمین به آنان حق رأی میداد. آنان مزرعه را مانند مؤسسۀ بازرگانی اداره میکردند و هدفشان مانند سایر مالکان، کاهش هزینهها، بهبود روشهای کشت، و افزایش بازدهی و درآمد بود. از ۱۷۵۰، افزایش جمعیت و اختلال در واردات مواد غذایی ناشی از جنگ با فرانسه (۱۷۹۳) موجب افزایش بهای مواد غذایی شد و درنتیجه، کشاورزان ترغیب شدند میزان تولید محصولات خود را افزایش دهند. از اواخر قرن ۱۷، کشاورزان انگلیسی به تکنیکهای موفقیتآمیز کشاورزان هلندی پی بردند. این تکنیکها عبارت بودند از کشت شبدر[۷]، از خانوادۀ بقولات با توانایی تثبیت نیتروژن، با جو. پس از برداشت جو دامهای کشاورزان در مزرعۀ درو شده با محصول شبدر میچریدند و کود آنها، سبب بهبود کیفیت خاک میشد. طی قرن ۱۸، زمینداران نوآور انگلیسی تناوب چهار مزرعهای را جایگزین نظام سه مزرعهای قدیم کردند و سالیانه در هر قطعه زمین محصول متفاوتی کشت میکردند. در این تناوب چهارساله، در هر قطعه زمین معمولاً در سال اول شلغم[۸] برای خوراک دام در زمستان، و بعد از آن، به ترتیب جو، شبدر، و گندم کاشته میشد. این نظام برای دامپروری و تولید غله نیز مناسب بود.