خیال
خیال
(در لغت به معنی پندار و گمان) از قوای ذهن آدمی و از اصطلاحات صوفیانه، با چند کاربرد مختلف. گاه خیال را به نوعی محّل وصل عاشق و معشوق و حصول آنچه در عالم خارج حاصل نمیشود، دانستهاند. پناه بردن شماری از صوفیان به عالم خیال از همین باب است. در کاربردی دیگر، شماری از مشایخ، سالکان را به پرورش قوۀ خیال برای تجسّمِ وهمیِ کمالی، که درپی آن بودهاند، فرامیخواندهاند. بهنظر اینان، چنانچه آن کمال، تصوّری روشن در وجود سالک پیدا میکرد، سیر او را برای وصول به آن کمال تسریع و حتّی تسهیل میکرد. گاه نیز همین اصطلاح مترادف با وهم، بهمعنیِ محلّی بهکار رفته است که عارف، با جمع همّت، درپی پدیدآوردن آن بوده است. بدیهی است که پس از این پیدایش، آنچه در خیال عارف صورت میبسته، در عالم خارج وجود خارجی میپذیرفته است. محققان عالم خیال را با عالم مِثال مترادف انگاشتهاند.