دولت
دولت (state)
هیئتی که سیاست داخلی و خارجی خود را خود شکل میدهد و بهموجب قوانینی عمل میکند که توسط حکومت تعیین میشود و سازمانهای حکومت آنها را، در صورت لزوم با تکیه بر زور، به اجرا میگذارند. میتوان گفت که رشد نهادهای بینالمللی منطقهای چون اتحادیۀ اروپا به این معنی است که دولت دیگر واجد حاکمیت مطلق نیست. هرچند بیشتر دولتها عضو سازمان ملل متحدند، ولی این امر معیار کاملاً قابل اعتمادی نیست: برخی از آنها، مانند سوئیس، به انتخاب خود عضو این سازمان نیستند؛ برخی نیز، مانند تایوان، عمداً از عضویت این سازمان کنار گذاشته شدهاند؛ و برخی هم، با اینکه عضو سازماناند، از حاکمیت ملی مطلق بیبهرهاند. تعریف جاافتادۀ دولت را مک آیور[۱] در کتابدولت نو[۲] (۱۹۲۶) بهدست داده است: «سازمانی که از طریق قوانین انتشاریافتۀ حکومتی اقدام میکند و بدینمنظور از قدرت قهرآمیز برخوردار است و در داخل جامعهای با مرزهای زمینی/دریایی مشخص، شرایط عام بیرونی نظم اجتماعی را حفظ میکند». این تعریف چهار رکن اصلی دارد: اینکه مردم برای برقراری و حفظ نظم اجتماعی سازمانی تشکیل دادهاند؛ اینکه جامعهای که دولت را تشکیل میدهد دارای مرزهای مشخصی است؛ اینکه حکومت که نمایندۀ مردم است براساس قوانین انتشاریافته اقدام میکند؛ و اینکه این حکومت برای اجرای این قوانین از قدرت برخوردار است. امروزه دولت را دولت ملی میدانند، یعنی هر جامعهای که بر ناحیۀ مشخصی حاکمیت مطلق داشته باشد یک دولت است. بنابراین، ایالتهای کشور امریکا، که تا حدودی از اراده و خواست حکومت فدرال تبعیت میکنند، از نظر بینالمللی دولت نیستند، همانطور که مستملکات استعماری یا مشابه آن نیز، که تابع مرجع بالاتری هستند، دولت شناخته نمیشوند. در ۱۹۹۵، در جهان ۱۹۲ دولت ملی برخوردار از حاکمیت وجود داشت.