عیسی
عیسی (ع) (ح ۶پم ـ۳۰م)(Jesus)
پیامبر عبرانی که براساس تعالیمش مسیحیت[۱] به وجود آمد. مسلمانان[۲] عیسی را پیامبر خدا، ولی مسیحیان او را پسر خدا[۳] میدانند. وانگهی مسیحیان معتقدند که پیشگوییهای انبیای یهود در مورد ظهور مسیح[۴] در وجود او به حقیقت پیوسته است. عیسی از طرف یوسف با سبط یهودا[۵] و آل داود[۶] نسبت مییافت و این سلسلةالنسب در مورد مسیحا در کتب یهود پیشگویی شده بود.
وقایع زندگی و تعالیم عیسی. از زندگی عیسای ناصری پیش از آغاز رسالتش در حدود ۳۰سالگی چندان اطلاعی دردست نیست. تقریباً همۀ آنچه میدانیم همان است که در چهار انجیل عهد جدید آمده است. احتمالاً هر چهار انجیل دستکم ۳۰ سال بعد از مرگ عیسی تألیف شدهاند و پیش از آن، اخبار دهان به دهان و یا به وسیلۀ مکاتیبی که باقی نماندهاند منتقل شده است. تخمینها دربارۀ تاریخ ولادت عیسی از ۹ تا ۴پم را دربرمیگیرد و محققانی بسیار سال ۶پم را محتملترین تاریخ میدانند. به استناد انجیلها، عیسی اندکی پیش از مرگ هرود کبیر (حدود ۴پم) بهدنیا آمد. پدر قانونیاش یوسف نجار بود و محتمل است که عیسی همین پیشه را آموخته باشد. کمابیش ۳۰ساله بود که یوحنّای معمّدان، که خود را بشارتدهندۀ ظهور مسیح میدانست او را غسل تعمید داد و در همین زمان از عطیۀ روح قدسی یا روحالقدس[۷] برخوردار شد. کنج عزلت گزید تا دربارۀ طریق اجرای رسالتش بیندیشد و در این میان شیطان او را در بوتۀ آزمایش گذاشت (وسوسههای عیسی[۸]). سپس دوازده مرد را به شاگردی پذیرفت (حواریان) تا تعالیمش را نشر دهند. برخی محققان انتخاب عدد دوازده را نشانۀ دوازده سبط بنیاسرائیل و آغاز جامعۀ مسیحایی (خدایی) به سرکردگی عیسی بهمنزلۀ منجی پنداشتهاند. عیسی رسالتش را با موعظه و شفای بیماران در اطراف ناحیۀ جلیل آغاز کرد. در دوران حیاتش محبوب همۀ قلوب نبود. با محرومان و مطرودان خوشرفتاری داشت، ولی زبان به نکوهش روحانیان زمان خود ازجمله کاتبان[۹] و فریسیان گشود که انجیلها دربارهشان میگویند به قداست خود فخر میکنند و نیازمندان را نادیده میگیرند. عیسی سخن از نزدیکی «ملکوت الهی[۱۰]» گفت. مثلهای او از نیاز به آمادگی پیروانش برای فرارسیدن آن حکایت داشت. دورۀ رسالت[۱۱] او با دستگیری، محاکمه و اعدامش در ایام عید فطیر در بیتالمقدس (اورشلیم) پایان یافت. انجیلها میگویند که او در آخرین وعدۀ غذایش، مشهور به شام آخر[۱۲]، با تشبیه نان و شراب به بدن و خون خود معنای نمادین تازهای بدانها بخشید. طبق قانون روم، رهبران یهودی که نخستینبار عیسی را محاکمه کردند، اجازۀ محکوم کردن او به مرگ را نداشتند و باید پونتیوس پیلاتوس، والی رومی، را مجاب میکردند که عیسی خطری برای اقتدار روم است. از اینرو او را واداشتند که عیسی را به جرم این که ادعا میکند مسیح و پادشاه دینی و سیاسی است، خیانتکار به روم و مقصر بشناسد. پونتیوس نیز این حکم را تنفیذ کرد. انجیلها میگویند که عیسی سه روز پس از مصلوبشدن زنده شد (رستاخیز عیسی) و تا ۴۰ روز بر حواریانش ظاهر میشد، تا سرانجام به آسمان عروج کرد. اعتقاد به اینکه عیسی هم انسان بود و هم خدا، عقیدهای که به تجسّد[۱۳] معروف است (بهمعنی داشتن بدنی از گوشت، پوست و استخوان)، هستۀ مرکزی دین مسیح را تشکیل میدهد. مسیحیان معتقدند که خدا در وجود عیسی به قالب انسانی درآمد. نکتۀ مهم دیگر در آن، این اعتقاد است که عیسی هم خدای کامل و هم انسان کامل بود و نه نیمی این و نیمی آن؛ دیگر اینکه عیسی در این ویژگی منحصربهفرد بود. مسیحیان اعتقاد دارند که خدا با تجسّد در قالب عیسی و با گذران زندگی در میان انسانها حقایق مهمی را آشکار کرد و محبت و دغدغۀ انسانی را بهنمایش گذاشت و راه تقرب به خدا را به آدمیان نشان داد. به اعتقاد مسیحیان، عیسی از مشیت خداوند پیروی کرده است. او «بیگناه» بود و زندگی انسانی کامل را سپری کرد و از اینرو الگویی برای مسیحیان است. نویسندگان عهد جدید تأکید میکنند که عیسی میدانست که رسالتی بر دوش دارد و اعمالش در جهت تحقق ارادۀ خداوند است. عیسی از پیروانش خواست که دیگران را همچون خود دوست بدارند و خدا را عبادت کنند و دوست بدارند. با قلب پاک، با شفقت به دیگران و بدون غرور و تشویش زندگی کنند؛ اما تعالیم او را تفسیرهای مختلف افراد و نهادهای مسیحی پیچیده کردند. آرای او دربارۀ نقش مسیحا، نجاتدهندهای که همه انتظارش را میکشیدند، متفاوت بود. بسیاری از یهودیان انتظار شاهی جنگاور را میکشیدند که آنان را از دست دشمنانشان نجات میداد؛ ولی عیسی نقش «بندۀ دردمند» را برگزید که اشعیا[۱۴]ی نبی از آن سخن گفته بود (اشعیا ۵۰:۵ـ۶ و ۵۳:۱۰). به گفتۀ اشعیا، نقش آن بنده این بود که برای دیگران رنج کشد و بمیرد. به اعتقاد مسیحیان چون عیسی بیگناه بود میتوانست مردمان را از گناهانشان، از مرگ و از مکافات گناهانشان برهاند. به سخن دیگر او میتوانست رستگاری عطا کند. صلیب شاید مهمترین نماد دین مسیح باشد. عیسی با مصلوبشدن درد و مرگ را خرید و خود را فدای بشر کرد و بدینسان خدا و انسان را باهم آشتی داد. رستاخیز یا قیام پس از مرگ عیسی بدینگونه تعبیر میشود که عیسی بر عواقب گناه فایق آمد و نشان داد که مرگ پایان راه نیست. حال پیروانش میتوانستند به آخرت و زندگی جاودانی در بهشت[۱۵] امید بندند.
عیسی (ع) در قرآن. او چهارمین پیامبر اولوا العزم، دارای کتاب و شریعت، ملقب به «روحالله»، است. امت یا پیروان او «عیسوی»، یا با نسبت به لقب او (مسیح) «مسیحی»، و یا نسبت به زادگاهش ناصره، «نصاری» خوانده میشوند. نام عیسی از نام عبری یوشع (نجاتدهنده) گرفته شده است. به پیامبری او در قرآن صریحاً اشاره شده و معجزات زیادی از او نقل شده است (آل عمران، ۴۹؛ نساء، ۱۷۱). تولد او از مریم عذرا و با نفخۀ الهی یکی از معجزات الهی است. قرآن اعتقاد مسیحیان دربارۀ پسر خدابودن عیسی (ع) را بهکلی نفی و بهشدت از آن نهی کرده است. در قرآن بیش از ۲۵ بار به نام او اشاره شده است: حمل او (مریم، ۲۳)، تعمید یافتن او به دست یحیی (آل عمران، ۳۹)، سخن گفتن در گهواره (آل عمران، ۴۶)، گفتوگوی او با خدا (مائده، ۱۱۶)، پسر خدا نامیده شدن او (بقره، ۱۱۶؛ مائده، ۱۱۵)، پیامبری او (نساء، ۱۷۱)، شفاء بخشیدن او به بیماران به اذن الهی و کلمهالله بودن او (آل عمران، ۴۹؛ نساء، ۱۷۱). به اعتقاد مسلمانان، عیسی (ع) زنده است و روزی در کنار مهدی موعود (ع) برای گسترش حق و عدل در سراسر گیتی ظهور خواهد کرد.