فدک
فَدَک
شهری کوچک و قدیم نزدیک خیبر، در شمال حجاز، واقع در عربستان سعودی. از این محل جز نام، اثری باقی نمانده است؛ اما برخی آن را با دهکدۀ کنونی حُویط در کنارۀ حَرّا در خیبر منطبق میدادند. ساکنان واحۀ فدک یهودی بودند، و به کشت خرما و غلات و بافتن زیراندازهایی از لیف خرما اشتغال داشتند. زمانی که پیامبر اسلام بنیقریظه را مغلوب کرد (۵ق/۶۲۷م)، یهودیان خیبر و فدک نگران شدند و با طایفۀ حَیّ اتحادی نهانی برقرار کردند. محمد (ص) ۱۰۰ تن را به سرکردگی حضرت علی برای تنبیه حَیّ فرستاد (۶ق) و سال بعد به خیبر لشکر کشید. عمرو بن عبدود، پهلوان یهود، در نبرد خیبر بهدست علی (ع) کشته شد و با فتح خیبر، یهودیان فدک از بیم جان حاضر شدند همۀ مایملک خود را بگذارند و به سلامت مهاجرت کنند، امّا حضرت رسول با گرفتن اموال ایشان مصالحه کرد. سرانجام، فدک به محمد (ص) تعلق گرفت و او درآمد آنجا را صرف ابناء السبیل و ضعفای بنیهاشم کرد و فدک را به دخترش فاطمه بخشید. پس از رحلت پیغمبر، بین ابوبکر از یک سوی و حضرت فاطمه و علی (ع)، دخت و داماد آن حضرت، از سوی دیگر بر سر این ملک اختلاف افتاد. ابوبکر میگفت که باید ترتیب زمان حیات پیغمبر همچنان باقی بماند، حال آنکه فاطمه (ع) اصرار داشت که فدک را به گفتۀ پدر به ارث میبرد و علی (ع) و زنی به نام اُمّ اَیمَن را به شهادت نزد خلیفۀ اول برد. ابوبکر شهادت دو مرد یا یک مرد و دو زن را طلب کرد و روایتی نیز از قول پیامبر آورد که «ما گروه پیغمبران چیزی به ارث نمیگذاریم»، و افزود که خود از پیغمبر شنیدم که فرمود فدک چیزی بود که خداوند در زندگی به من بخشید، و چون من درگذرم، از آن مسلمانان خواهد بود. به نوشتۀ مورخان اهل سنت، فاطمه (ع) و علی (ع) منصرف شدند؛ امّا مؤلفان شیعی نوشتهاند که فاطمه (ع) به آیۀ نمل و ارثبردن داود از سلیمان استدلال کرد و فرمود که پیامبران نیز ارث باقی میگذارند. در خلافت عمر، یهودیان فدک و خیبر مجبور به مهاجرت شدند. خیبریان چیزی نگرفتند، امّا به اهل فدک غرامتی برابر با ارزش املاکشان داده شد. عُمَر فدک را به علی (ع) و عباس (ع) واگذاشت تا عواید آن را بین خود تقسیم کنند، امّا بعدها دیگر از عباس و اخلافش نامی بهمیان نمیآید. معاویه فدک را به مروان بن حکم به اقطاع داد و مروان آنجا را به پسرانش، عبدالعزیز و عبدالملک، واگذار کرد. عمر بن عبدالعزیز سهم برادر را از وارثان او خرید و مالک تمامی فدک شد و سپس آن را به اولاد فاطمه (ع) سپرد. یزید بن عبدالملک آن را پس گرفت، امّا سَفّاح، اولین خلیفۀ عباسی، دوباره ملک را به فرزندان فاطمه (ع) داد. بعد از قیام محمد نفس زکیه و برادرش ابراهیم، منصور، خلیفۀ عباسی، آنجا را مصادره کرد. در خلافت مهدی عباسی، این واحه به خاندان علی (ع) بازپس داده شد، لیکن هادی، خلیفۀ عباسی، پس از واقعۀ فَخّ آن را غصب کرد. سرانجام، در ۲۱۰ق/۸۲۶ مأمون عبّاسی به درخواست اعقاب فاطمه (ع)، فدک را به ایشان بازگردانید و حتی دستور به ثبت آن در دیوان خویش داد. پس از مأمون، بار دیگر متوکل عباسی این ملک را بههمان وضع دورۀ خلفای راشدین درآورد. از آن پس تاکنون، قضیۀ فدک جزئی لاینفک از اختلاف نظر بین مورخان و فقیهان شیعه و سنی بوده است.